مشاعره مشاعره با حرف ع

[Deleted]

اشعار آغاز شده با حرف ع اینجا قرار می‌گیرند.​

عمری‌ست
کز
خلاصیِ
جان
در
شکنجه‌ام.

 

[Deleted]

عمری‌ست
کز
خلاصیِ
جان
در
شکنجه‌ام.

عاقل آن است
که اندیشه کند
پایان را.

 

[FakhTeh]

عاشق شده بر پستی بر فقر و فرودستی
ای جمله بلندی‌ها خاک در این پستی

 

[m.sina]

عاشق شده بر پستی بر فقر و فرودستی
ای جمله بلندی‌ها خاک در این پستی

عشق دردانه ست و من غواص و دریا میکده
سر فروبردم در آن جا تا کجا سر برکنم

لاله ساغرگیر و نرگس م**س.ت و بر ما نام فسق
داوری دارم بسی یا رب که را داور کنم

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Tara Motlagh]

عصر جمعه دختری ست که:
دلتنگ می شود، غروب می‌گیرد
بغض می کند، شفق می‌شود
می‌گرید و گیسو می‌افشاند
باران بهاری نازل می‌شود

 

[FakhTeh]

عقل چه آورد ز گردون پیام
خاصه سوی خاص نهانی ز عام؟

گفت: چو خورد نیست فلک را قرار
نیست درو نیز شما را مقام

 

[m.sina]

عقل چه آورد ز گردون پیام
خاصه سوی خاص نهانی ز عام؟

گفت: چو خورد نیست فلک را قرار
نیست درو نیز شما را مقام

عشقبازی چه بلا فکر خطایی بودست
عشق خود عشق نبودست، بلایی بودست

کاش بینند بی خبران حسن ترا
تا بدانند که ما را چه خدایی بودست

 

[Tara Motlagh]

عشق
چیز عجیبی‌ست
وقتی از من
دیکتاتوری می‌سازد، زود رنج
که تنها تو را
انحصاری می‌خواهد
از تو
نازک دلی
که اشک مرا
تاب نمی‌آورد

 

[Prince:)]

عشق رخ یار بر من زار مگیر
بر خسته دلان رند خمار مگیر

 

[m.sina]

عشق رخ یار بر من زار مگیر
بر خسته دلان رند خمار مگیر

عشق بازیچه و حکایت نیست
در ره عاشقی شکایت نیست

حسن معشوق را چو نیست کران
درد عشاق را نهایت نیست