مشاعره مشاعره با حرف ق

[Deleted]

قطره‌ی اشکیم اما در درون دل نهان
گر به سوی دیده ره یابیم دریا می‌شویم...

 

[ملکه جهنمی❄]

قصر فردوس به پاداش عمل میبخشند

ما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس

 

[m.sina]

قصر فردوس به پاداش عمل میبخشند

ما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس

قدم به کوچه دیوانگی بزن چندی
که عقل بر سر بازار عشق حیران است

 

[ملکه جهنمی❄]

قدم به کوچه دیوانگی بزن چندی
که عقل بر سر بازار عشق حیران است

قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس
که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست

 

[m.sina]

قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس
که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست

قصر فردوس به پاداش عمل میبخشند
ما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس
بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین
کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس

 

[ملکه جهنمی❄]

قصر فردوس به پاداش عمل میبخشند
ما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس
بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین
کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس

قــصــر نـمـازت چـه ای مـسـافـر مـجـنـون

کـعـبـه لـیـلـی اسـت قـصد کن به اقامت

 

[m.sina]

قــصــر نـمـازت چـه ای مـسـافـر مـجـنـون

کـعـبـه لـیـلـی اسـت قـصد کن به اقامت

قوتی داده به فرهاد و به مجنون ضعفی
هرکه را عشق ز راهی به سر کار برد

عکس خواهش ز بس از مردم دنیا دیدم
جوهر آینه‌ام حسرت زنگار برد

 

[ملکه جهنمی❄]

قطره تویی بحر تویی لطف تویی قهر تویی

قند تویی زهر تویی بیش میازار مرا

 

[FakhTeh]

قطره تویی بحر تویی لطف تویی قهر تویی

قند تویی زهر تویی بیش میازار مرا

قدّ خمیده‌ی ما سهلت نماید اما
بر چشم دشمنان تیر از این کمان توان زد

 

[ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ]

قدّ خمیده‌ی ما سهلت نماید اما
بر چشم دشمنان تیر از این کمان توان زد

قصه درد ودل وغصه شبهای دراز
صورتی نیست که جائی بتوان گفتن باز