Hades هادس | Hades

[ماهی قرمز؛]

∶ هادس توی مدرسه اون دانش آموزیه که تمام وقت سرش روی یکی از میزهای آخر کلاسه و داره سعی می‌کنه بخوابه، هادس فقط منتظره بتونه بره خونه و از شر کلاس راحت بشه برای همین معمولاً حضورش اونقدر کمرنگه که همه یادشون می‌ره اونم توی کلاسه.

 

[ماهی قرمز؛]

︙هادس عزیزم احساس تکراری و بی فایده بودن می‌کنی؟ پس حس ششم قوی و دیدگاه تحلیل‌گر تو برای ساده ترین مسائل چی؟

 

[ماهی قرمز؛]

❤️ همه می‌گن دوستت دارم، ولی هادس نسخه دست نویس کتاب کمیابی که یه بار بیشتر ازش حرف نزدی رو برات پیدا می‌کنه

 

[ماهی قرمز؛]

∶ اون میگه دوستت داره ولی هادس از صد فرسخی متوجه ناراحتیت میشه

 

[ماهی قرمز؛]

هادس همون پدر قد بلند و درونگراییه که دوستای بچه‌هاش معمولاً باهاش برخوردی ندارن. احتمالاً از صمیمیت بچه‌هاش باهاش جا بخورید ولی اون واقعا یه شنونده فوق العاده برای دراماهای تمام نشدنی دختراشه و طبع عمقی نگرش حسابی به مخ زنی‌های پسراش کمک می‌کنه

 

[ماهی قرمز؛]

هادس زیباست، زیبا مثل هوای گرگ و میش

 

[ماهی قرمز؛]

هادس: این آهنگارو فقط برای تو می‌فرستم (ازت خوشم میاد)

 

[ماهی قرمز؛]

اتاق هادس چطوریه؟ یه طرفش مرتبه، یه طرفش شبیه جنگل آمازون، همیشه هم یه چیزیش گم می‌شه و دیگه هیچوقت پیدا نمی‌شه

 

[ماهی قرمز؛]

هادس اینطوریه که: نه تو باید باهاشون کنار بیای و نذاری صداشون بره روی مخت. همچنان هادس بعد از نیم ساعت... دهنتو... اره

 

[ماهی قرمز؛]

هادس : باهات بحث كنم؟ ترجيح مي‌دم با ai كركتر مورد علاقم وقت بگذرونم