Athena آتنا | Athena

[ماهی قرمز؛]

∶ آتنا اون دانش آموز سخت کوشیه که مباحث رو بهتر از معلم‌ها توضیح می‌ده و به خاطر همین اون کسیه که بچه‌ها قبل از هر امتحان دور میزش جمع می‌شن، حتی معلما هم برای اون احترام قائلن

 

[ماهی قرمز؛]

❤️ همه می‌گن دوستت دارم ولی آتنا وقتایی که سردرگمی راهکار بهت می‌ده و نمی‌ذاره احساس بی فایدگی بکنی

 

[ماهی قرمز؛]

❤️ ∶ اون میگه دوستت داره ولی آتنا می‌تونه یه بند صدها صفحه درموردت بنویسه

 

[ماهی قرمز؛]

آتنا همون مادر جزئی‌نگر با عینکِ ظریف به یاد موندنیشه که ممکنه به خاطر حساسیت‌هاش سر نمرات بچه‌هاش یکم رک و جدی به نظر بیاد ولی حکم علامه دهر رو برای خانواده‌ش داره و راهکارای خوبی می‌ده

 

[ماهی قرمز؛]

آتنا زیباست، زیبا مثل سازه های قدیمی

 

[ماهی قرمز؛]

آتنا: آهنگم رو قطع می‌کنم که وویسات رو گوش کنم (ازت خوشم میاد)

 

[ماهی قرمز؛]

اتاق آتنا چطوریه؟ پر از نامه و کتاب‌های قدیمی، کلی گل و گیاهم کنار پنجره داره با یه میز همیشه مرتب

 

[ماهی قرمز؛]

✭‌‌ ៸ تا وقتی روتین زندگی آتنا رو بهم نزنی کاری باهات نداره

 

[ماهی قرمز؛]

★﹕اگه اطلاعات عمومی بالا جرم بود، آتنا یه خلافکار بود

 

[ماهی قرمز؛]

☾ آتنا﹕تراپی؟ نه ممنون کتابام هستن.