چالش چالش دست‌خط | سری اول

[ANAM CARA]

- بسم الله الرحمن الرحیم -
سلام خدمت همگی
خب ماجرای چالشِ دوره‌ای (دست‌خط) از این قراره که ما به شما ضرب‌المثل یا شعر میدیم و قراره یک پارت به اندازه‌ی دلخواه خودتون دلنوشته بنویسید.
بعد از اینکه نوشتید تو این تاپیک می‌فرستید تا توسط مدیران ادبیات بررسی بشه و اشکالاتتون رو بهتون بگیم.
از امروز دوم فرودین ماه تا دهم فرودین فرصت دارید تا دلنوشته‌های خودتون رو اینجا بفرستید.
علاوه بر اینکه این چالش باعث تقویت قلم خودتون میشه، در کنارش مدال هم داره. به بهترین افرادی که بتونن در سه دوره بهترین دلنوشته رو بنویسن مدال تعلق می‌گیره.

این دوره دوتا ضرب‌المثل و دوتا شعر می‌دیم؛ می‌تونید از بینشون انتخاب کنید و درمورد یکیشون دلنوشته بنویسید.
لطفاً...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[HORZAD_ES]

شعر1
یک سینه حرف است
ولی نقطه چین بس است

حرف های بسیاری خزیده و در گوشه‌ گوشه‌ی گلوگاهم پناه گرفته‌اند، نجواهای عاشقانه بی حد و حصری برایت دارم ولیکن، یک به یک همه را به جویبار جاری شده از کنار حصار قلبم سپردم.
نامه های زیادی برایت نوشتم که هرگز پایشان به صندوق پست نرسید و رد قدم هایشان در یک فرسخی نگاهت هم دیده نشد.
ترانه های زیبایی را قرار بود برایت بخوانم اما، با رفتنت تار های صوتی گلویم همچون شمعی در باد رو به خاموشی رفت و بسان غنچه‌ای پیش از شکوفایی پژمرده گشت!
ماه دلم! نمی‌دانی چقدر دوست داشتم هر روز هنگام برگشت به خانه، دسته گلی از رُز های آبی را برایت به ارمغان بیاورم.
آن روز که گفتی «حرف آخرت را بگو» دلم می‌خواست می‌توانستم همه‌ی این ها را برایت در یک حرف، یک کلام یا حتی...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Delaram*☆♡]

اشعار ۲
سوگند به نامت که تو آرام منی
زیره رگبار زمانه، تو فقط یار منی
ــــــــــــ
بارالها معبودم بازم حست کردم ملموستراز همیشه، کنارم بدی نزدیکترازهر نزدیکی مصداق همون جمله:

« ازرگ گردن به بندگانم نزدیکترم»

شبی که موهام نمادی از آسمان شب با مه وابرهای پراکنده، بیقرار ودرحال حرکت...

پیشانیم همچون کوهی محکم وچشمانی که مانند دوچشمه از دل اون کوه محکم، فوران کرده به سمت پایین جریان داره آبی، زلال وشفاف ولی داغ وسوزان به سمت فراز ونشیب اون کوه، گونه ها وچانه جریان آرومی رو ادامه میداد بجای صدای پرندگان ضربان قلبم بود، بجای باد ونسیم فرح بخش صدای نفسهای تند وبی قرار وبغضی که بادرد درگلو خفه شده...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[ANAM CARA]

شعر1
یک سینه حرف است
ولی نقطه چین بس است

حرف های بسیاری خزیده و در گوشه‌ گوشه‌ی گلوگاهم پناه گرفته‌اند، نجواهای عاشقانه بی حد و حصری برایت دارم ولیکن، یک به یک همه را به جویبار جاری شده از کنار حصار قلبم سپردم.
نامه های زیادی برایت نوشتم که هرگز پایشان به صندوق پست نرسید و رد قدم هایشان در یک فرسخی نگاهت هم دیده نشد.
ترانه های زیبایی را قرار بود برایت بخوانم اما، با رفتنت تار های صوتی گلویم همچون شمعی در باد رو به خاموشی رفت و بسان غنچه‌ای پیش از شکوفایی پژمرده گشت!
ماه دلم! نمی‌دانی چقدر دوست داشتم هر روز هنگام برگشت به خانه، دسته گلی از رُز های آبی را برایت به ارمغان بیاورم.
آن روز که گفتی «حرف آخرت را بگو» دلم می‌خواست...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[ANAM CARA]

اشعار ۲
سوگند به نامت که تو آرام منی
زیره رگبار زمانه، تو فقط یار منی
ــــــــــــ
بارالها معبودم بازم حست کردم ملموستراز همیشه، کنارم بدی نزدیکترازهر نزدیکی مصداق همون جمله:

« ازرگ گردن به بندگانم نزدیکترم»

شبی که موهام نمادی از آسمان شب با مه وابرهای پراکنده، بیقرار ودرحال حرکت...

پیشانیم همچون کوهی محکم وچشمانی که مانند دوچشمه از دل اون کوه محکم، فوران کرده به سمت پایین جریان داره آبی، زلال وشفاف ولی داغ وسوزان به سمت فراز ونشیب اون کوه، گونه ها وچانه جریان آرومی رو ادامه میداد بجای صدای پرندگان ضربان قلبم بود، بجای باد ونسیم فرح بخش...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.