Taurus تورس | Taurus

[Eugénie-]

تورس به‌عنوان تناقض:
جنگجوی به‌دنبال آرامش

 

[Eugénie-]

نگو تورس ! بگو مطمئن ترین ساین زودیاک .

 

[Eugénie-]

مطمئنا تورس همین الانم حوصلهٔ زندگی کردن
نداره زندگی بعدی و این داستانا که جای خود دارد .

 

[Eugénie-]

تورس می‌تونه روح بقیه رو مثل یه کتاب بخونه در
حدی که با خودت می‌گی ̎از نوادگان پیشگوهاست ̎ .

 

[Eugénie-]

برای تورس چالش بیشتر تو فضای کاری، تحصیلیه. آدم هایی که اونجا میشناسید آروم آروم روی تاکسیک خودشون رو نشون میدن و شماهم خسته تر از اونید که باهاشون ادامه بدید

 

[Eugénie-]

تورس تا حالا مستقیم بهت نگفته دوستت داره؟!
اشکال نداره ببین آهنگ‌های موردعلاقه‌ای که گیت‌کیپ کرده رو باهات به اشتراک می‌ذاره یا نه.

 

[ماهی قرمز؛]

این که تورس حوصله اش با همه چی سر میره، حوصله سر بره اما حقیقته. هرچیزی بعد یه مدت تکراری میشه.

 

[ماهی قرمز؛]

به چی حسادت میکنم؟
تورس : به کسایی که باباشون رستوران داره.

 

[ماهی قرمز؛]

چرا تورس ها رو دوست ندارم؟
چون بدون هیچ سیگنالی و اهمیت دادنی یهو میذارن و میرن و اصلا واسشون مهم نیست چه بلایی سر تو و احساساتت میاد.

 

[ماهی قرمز؛]

اگه تورس یه حس بد بود میشد وقتی همه دوستات یه کاره ای شدن اما تو هیچی نشدی.