- ارسالی‌ها
- 2,532
- پسندها
- 20,121
- امتیازها
- 48,373
- مدال‌ها
- 34
شد دنیا تیره اما دلم هنوز به بودنت روشن است
شب ها به اسمان خیره می شوم
تا شاید بتوانم ستاره ات را ببینم
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.
مشاعره بیایید حرف دلمان را با مشاعره بیان کنیم
- نویسنده موضوع **Black Knight**
- تاریخ شروع
- پاسخ‌ها 273
- بازدیدها 9,775
- کاربران تگ شده هیچ
شب ها به اسمان خیره می شوم
تا شاید بتوانم ستاره ات را ببینم
- ارسالی‌ها
- 3,536
- پسندها
- 7,163
- امتیازها
- 35,773
- مدال‌ها
- 16
ماهی بحر خروشانم ولی این روزها
گشته ام در تنگ دنیای بلورینم اسیر
امضا : m.sina
- ارسالی‌ها
- 2,532
- پسندها
- 20,121
- امتیازها
- 48,373
- مدال‌ها
- 34
کاش میشد دوباره عشق را آغاز کرد
باز هم اوج گرفتن درآسمان را یاد کرد
- ارسالی‌ها
- 24
- پسندها
- 143
- امتیازها
- 490
- مدال‌ها
- 1
با شمایَم نشنیدید؟
جوابم بدهید
تشنگی کشت مرا
جرعه ی ابم بدهید.
تشنه ام
وای اگر
آب به دستم نرسد
دسته کم
آب ندادید
سرابم بدهید
سال ها هست که این شهر به خود م**س.ت ندید
عقل ارزانیتان باد شرابم بدهید
درد《عشق》است
که جز مرگ ندارد مرحم
چوبه دار مهیاست
طنابم بدهید..
خواب تا مرگ
کسی گفت فقط یک نفر است؟
قسمتم مرگ نشد..
فرصت خوابم بدهید..
گفته بودید که هر جرم
عذابی دارد
"عاشقی جرم بزرگیست...عذابم بدهید"
جوابم بدهید
تشنگی کشت مرا
جرعه ی ابم بدهید.
تشنه ام
وای اگر
آب به دستم نرسد
دسته کم
آب ندادید
سرابم بدهید
سال ها هست که این شهر به خود م**س.ت ندید
عقل ارزانیتان باد شرابم بدهید
درد《عشق》است
که جز مرگ ندارد مرحم
چوبه دار مهیاست
طنابم بدهید..
خواب تا مرگ
کسی گفت فقط یک نفر است؟
قسمتم مرگ نشد..
فرصت خوابم بدهید..
گفته بودید که هر جرم
عذابی دارد
"عاشقی جرم بزرگیست...عذابم بدهید"
امضا : Armita:)
- ارسالی‌ها
- 2,532
- پسندها
- 20,121
- امتیازها
- 48,373
- مدال‌ها
- 34
دیدن روی تو در خویش زمن خواب گرفت
آه از آیینه که تصویر تورا قاب گرفت
خواستم نوح شوم، موج غمت غرقم کرد
کشتی ام را شب طوفانی گرداب گرفت
عشـــــق اما خبر از گوشه محراب گرفت
نتوانست فراموش کند مســـتــــی را
کی به انداختن ســـــنگ پیاپی...
- ارسالی‌ها
- 2,532
- پسندها
- 20,121
- امتیازها
- 48,373
- مدال‌ها
- 34
بی تو با یاد تو و سحر نگاهت
باز تنها من از آن کوچه گذر خواهم کرد
باز تنها باز خسته
با نور نگاهت در ره عشق خطر خواهم کرد
باز مهتاب شبی شد و به یادت آسمان را خبر خواهم کرد
تو رفته ای و من هنوز هم با تصویری ز تو در قاب سفر خواهم کرد...
باز تنها من از آن کوچه گذر خواهم کرد
باز تنها باز خسته
با نور نگاهت در ره عشق خطر خواهم کرد
باز مهتاب شبی شد و به یادت آسمان را خبر خواهم کرد
تو رفته ای و من هنوز هم با تصویری ز تو در قاب سفر خواهم کرد...
- ارسالی‌ها
- 2,532
- پسندها
- 20,121
- امتیازها
- 48,373
- مدال‌ها
- 34
دل، در دشــــــت خزان غم افتاده به جونـــــــــم
تو چه ســــــــــــــــان میگذری، غافل از اندوه درونم.
- ارسالی‌ها
- 3,536
- پسندها
- 7,163
- امتیازها
- 35,773
- مدال‌ها
- 16
