داستان کودکانه داستان کودکانه سگ کوچولو و عکسش

  • نویسنده موضوع AROOS MORDE
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 118
  • کاربران تگ شده هیچ

AROOS MORDE

مدیر تالار کتاب
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
تاریخ ثبت‌نام
10/7/21
ارسالی‌ها
2,054
پسندها
23,827
امتیازها
46,373
مدال‌ها
26
سن
21
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1

قصه کودکانه سگ کوچولو و عکسش


قصه کودکانه سگ کوچولو و عکسش

یک روز آفتابی خیلی زیبا و دلپذیر، سگ کوچولو با خوشحالی در روستا می‌چرخید که چشمش به یک قصابی بزرگ افتاد. سگ کوچولو به استخون‌های خوشمزه‌ی داخل مغازه فکر کرد و آب از لب و لوچه‌اش راه افتاد.
در همین لحظه، قصاب مهربون از مغازه بیرون آمد و یک استخون چاق و چله برای سگ کوچولو پرتاب کرد. سگ کوچولو اصلا باورش نمی‌شد که همچین شانسی آورده. سریع استخون رو براداشت و با خوشحالی به سمت خونه دوید و دم کوچیکش رو برای تشکر از قصاب تکون داد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : AROOS MORDE
  • Clap
واکنش‌ها[ی پسندها] Altinay*

موضوعات مشابه

عقب
بالا