یه سری به بیرون زدم و دیدم بچه هایی دارن پچ پچ میکنن موضوع برام جالب بود ولی باید سری به دامبلدور میزدم.رفتم طبقهی بالا و یه سلامی کردم و وارد اتاق شدم . دامبلدور بهم خیره شده بود و گفت:دخترم بفرما؟
_سلام شنیدم در تالار اسرار برای دومین بار باز شده!
_بله ، جینی میخوام ایندفعه کاری نکنی
_من اوندفعه نمی دونم چم شده بود.من قول میدم کار اشتباهی نکنم.
یه سر رفتم پایین و منتظر لولا بودم .دیدم از سمت چپ داره میاد پیش من صداش کردم و رفتم جلو گفتم:
_خبرای تازه دارررم
_چی بگو
_نمی دونم
باهیجان وارد اتاق گریفیندور شدم و به دوستم آلیس گفتم و با هم درمورد این موضوع صحبت کردیم.
تصمیم گرفتیم بریم به دستشویی طبقه چهارم و شکل مار رو پیدا کنیم و یک چیزی به زبون مار صحبت کنیم.آلیس گفت من میرم به...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.