.: اندر احوالات زندگی دانشجویی من :.

[Haniie]

| به نام او |​

این روز ها سه روز هفته رو فقط مشغول دوییدن و بالا و پایین رفتن و طی کردن فاصله ی بین دانشکده ها هستن.
اصلا زندگی دانشجویی جذابیت های عجیبی داره و تو رو خستگی ناپذیرترین آدم این کره خاکی میکنه؛ کسی که بدون آب و غذا فقط و فقط میدوئه و استرس داره و باید از ذهنش کار بکشه و خیلی به سرعت جزوه بنویسه و تازه با همه این ها درس هم یاد بگیره.
شاید به نظر عجیب باشه که با این همه بازم جذابه ولی اون خنده های ریز و یواشکی سر کلاس، دزدکی پیام دادنا و اینستا گردیا، جلسه های فوق سری که دخترا با هم تشکیل میدن و اروم کنار گوش هم پچ پچ میکنن و بعد بلند بلند میخندن، اینکه تو پنج دقیقه تند تند غذارو جوییده نجوییده قورت بدی همه و همه لذت عجیبی دارن و که باعث میشن احساس خستگی...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Haniie]

ایشون مقام اعظم دلبری رو به خودشون اختصاص دادن و عجیب کنج دل من خونه کردن
زین پس از "گربهه" به " پشمک جآن " ترفیع درجه میگیرن.

گربه ی باغ یاس دانشگاه ♡​

 

[Haniie]

| به نام ِ او |

• هشتمین روز از تیر ماه نود و نه •
​

ایام امتحانات است و من می‌دانم که قرار است بعد‌ها نوه‌هایم را بنشانم روی پاهایم و همانطور که موهایشان را می‌بافم و زیر لب قربان صدقه‌ی قد و بالایشان می‌روم برایشان بگویم قدیم‌‌‌ترها که ما جوان بودیم بیماری لاعلاجی آمده بود به نام کرونا، همه‌مان را کنج خانه نشانده‌ بود و درس و دانشگاه را هم تعطیل کرده بود و هر روز وقت امتحان یک گروه مشورت داشتیم که ‌درس خوانده و درس نخوانده توی گروه آنلاین بودیم که با هم به تبادل مثلا اطلاعاتمان بپردازیم و بعد همگی غرق شور و شعف شویم از نمره‌های درخشانی که میگرفتیم و به خودمان افتخار کنیم محض این همه سواد و نبوغ...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Haniie]

| به نام او |

یازدهمین روز از تیر ماه نود و نه


​

• ثبت شود به مناسب امتحان چهل دقیقه و پنجاه سوالی درس روش پژوهش و ارائه