خانمه میگه یه خاله داره که خنگ بازی هاش زبانزد فامیل شونه!
وقتی تازه توی یه بانک خصوصی استخدام شده بود، برای به موقع رسیدن صبح زود با ماشین راه می افتاد. هر روز، توی مسیر رفت و برگشت، از زیر یه پل عابر پیاده نزدیک خونه شون رد می شد. چند وقت ذهنش درگیر این مسئله بود که چرا شهرداری صبح خط کشی می کنه بعدازظهر اونو پاک می کنه و چرا خط کشی مشکیه!؟ نه سفید. حتی توی اینترنت هم سرچ کرده بود، آیین نامه های راهنمایی و رانندگی کشورهای مختلف!؟ رو خونده بود ببینه خط کشی مشکی چیه. آخر سر یه روز می زنه کنار، پیاده میشه، میره روی خط کشی می ایسته. حالا حدس بزنین چی بوده، خانم سایه نرده های پل عابر پیاده رو خط کشی عابر پیاده می دیده!!!!!!!