متون و دلنوشته‌ها |جملـــہ هآیـــی اَز یــڪ رمــآنــــی هـآ|

[قند]

فقط یک نگاه او کافی بود که همه‌ی مشکلات فلسفی و معماهای الهی را برایم حل کند.

✽ صادق هدایت

 

[قند]

گاهی معشوق،
بر خلاف قوانین فیزیک عمل می‌کند.
هر چه به او نزدیک‌تر می‌شوی، دورتر به نظر می‌رسد!
هر چه فاصله‌اش بیشتر می‌شود، بزرگ‌تر به نظر می‌رسد،
چشم می‌بندی، می‌بینیش
چشم باز می‌کنی، نیست!
هرگاه دیدی چنین است،
صمیمانه به خودت تسلیت بگو

✽ عمادالدین زند

 

[قند]

دلشکسته‌ها شجاع ترین افراد بین ما هستند؛ آنها جرئت عشق ورزیدن داشته‌اند.

✽ برنه براون |

 

[ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ]

میدونی چرا من همیشه تنهایی رو انتخاب کردم ؟
_ چرا ؟
چون که هیچوقت دنیای من درک نشد . درک نشدن دنیام بهتر از نابود شدنش جلوی چشممه :)
ـــــ
یه متن زیبا وپرمحتوا ازیه دوست ناآشنا در همین تاپیک

 

[شرور]

دنیا محل گذر هست آنچه را برداشته ای دیر یا زود باید بگذاری زمین
برای تو تنها حمالی آنچه برداشته ای می‌ماند ولا غیر

 

[ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ]

می توان لبخند شد
گوشه لبها نشست
میتوان چون شعرخوب
زود بر دلها نشست
میتوان چون لاله ای
از دل صحرا رمید
قطره ای شبنم شدو
از نگاه گل چکید
میتوان در عمق شب
مثل یک فانوس بود
مثل قوهای سفید
یار اقیانوس بود
تا میان ابرها
می توان راهی کشید
میتوان بر تنگ دل
نقش یک ماهی کشید
مثل بلبل میتوان
عاشق کلزار بود
می توان در کام دشت
بوی گندمزار بود
میتوان چون چشمه ها
دل به دریاها سپرد
میتوان لبخند زد
غصه ها را از یاد برد

مصطفی راد قره ویس

 

[ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ]

♡ • قــاصدک هــم به مــا رسیــد ،
خــبرش یــادش رفــت …. •♡

 

[ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ]

موارد هم آهنگ☆♡*


ابو سعید ابوالخیر:

هنگام سپیده دم خروس سحری
دانی که چرا همی کند نوحه گری
یعنی که نمودند در آیینه صبح
کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری

رودکی:

دل سیر نگرددت ز بیدادگری
چشم آب نگرددت، چو در من نگری
این طرفه که: دوست تر ز جانت دارم
با آن که ز صد هزار دشمن بتری

 

[ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ]

و موارد هم آهنگ...

عنصری:
شمشاد قد و نوش لب و عاج بری

سنگین دل و سیمین ذقن و زر کمری

هم سرو روان و هم بت کاشغری

مر حورا را تو سخت نیکو پسری

ابوسعید ابوالخیر:

ای خالق ذوالجلال هر جانوری

وی رهرو رهنمای هر بی خبری

بستم کمر امید بر درگه تو

بگشای دری که من ندارم هنری

 

[ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ]

و موارد هم آهنگ...

خواجه عبدالله انصاری
گرزین دل سوخته برآید شرری

در دایره ثری نماند اثری

گر پیش توام هست نگاراخطری

بردار حجاب هجر قدر نظری

مسعود سعد سلیمان:

روزی که چو باد پیش من برگذری

دردسر و رنج دل و خون جگری

وآن شب که چو مه به روی من در نگری

نور جگر و قوت دل و تاج سری