مشاعره مشاعره مشروط (واژگان)

[MILAN]

صحبت حکام ظلمت شب یلداست

نور ز خورشید جوی بو که برآید

مهمان

 

[M.Fakher]

مستی که شد مهمان من جان من است و آن
تاج منو سلطان من تا بر نشیند برسرم
حافظ

 

[MILAN]

حافظا در کنج فقر و خلوت شب های تار
تا بود وردت دعا و درس قران غم مخور
نوشدارو

 

[M.Fakher]

نوشدارويی و بعد از مرگ سـهراب آمدی
سنگدل، اين زودتر می‌خواستی حالا چرا
دست

 

[MILAN]

رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار
دستم اندر دامن ساقی سیمین ساق بود
توبه

 

[M.Fakher]

باز برگرد به هم آغوشی قبل از باران
سوره ی توبخ رسیده است به بسم الله‌ش
کیوان

 

[MILAN]

ای توبه ام شکسته از تو کجا گریزم
ای در دلم نشسته از تو کجا گریزم

 

[Shadi.Roohbakhsh]

باز برگرد به هم آغوشی قبل از باران
سوره ی توبخ رسیده است به بسم الله‌ش
کیوان

در مجلس حيراني ، جاني است مرا جاني
زان شد که تو مي داني ، آهسته که سرمستم
مجلس

 

[MILAN]

ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد
دل رمیده ما را رفیق و مونس شد
شکایت

 

[Shadi.Roohbakhsh]

ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد
دل رمیده ما را رفیق و مونس شد
شکایت

در قیامت نی حکیات‌ها کند
از من و از تو شکایت ‌ها کند
قیامت