مشاعره مشاعره مشروط (واژگان)

PANIZ KARIMI · 12/10/21

Hannaneh Bamiri گفت
فلک جنیبه کش شاه نصره الدین است
بیا ببین ملکش دست در رکاب زده

سلسله

من زمزمه عودم تو زمزمه پردازی
من سلسله موجم تو سلسله جنبانی

خاکستر

Amir Mohammad · 14/10/21

جان بسوز و سرمه کن خاکسترش
تا نماند در دو عالم کوریی

(جان)

PANIZ KARIMI · 14/10/21

Amir Mohammad گفت
جان بسوز و سرمه کن خاکسترش
تا نماند در دو عالم کوریی

(جان)

ای دل اگر عاشقی، از سرِ جان درگذر
تیغ غمِ عشق بین، قصه مخوان الحذر

بید

Fateme Amade · 14/10/21

paniz.karimi گفت
ای دل اگر عاشقی، از سرِ جان درگذر
تیغ غمِ عشق بین، قصه مخوان الحذر

بید

شبیه بید مجنون باد را لیلای خود کردی
هزاران برده ی آزاد را رسوای خود کردی

لیلا

PANIZ KARIMI · 14/10/21

_fateme_a_ گفت
شبیه بید مجنون باد را لیلای خود کردی
هزاران برده ی آزاد را رسوای خود کردی

لیلا

تا نپیماید کسی دشت جنون کِی پی برد
آنچه بر مجنونِ مسکین از غم لیلا گذشت

ساز

Amir Mohammad · 27/10/21

چه ساز بود که در پرده می‌زد آن مطرب

که رفت عمر و هنوزم دماغ پر ز هواست

[عمر]

PANIZ KARIMI · 28/10/21

هر چه گفتیم جز حکایت دوست
در همه عمر از آن پشیمانیم

شعله‌ور

Amir Mohammad · 29/10/21

paniz.karimi گفت
هر چه گفتیم جز حکایت دوست
در همه عمر از آن پشیمانیم

شعله‌ور

آه اندوه درون نفسم شعله ور است
جمع تنهایی من حتی در انجمنی
.
خواستم نوش کنم زهر که از هوش روم
رخت بربندم از این زندگی دون و دنی

m.sina · 4/11/21

نوش
عیش‌هاتان نوش بادا هر زمان ای عاشقان
وز شما کان شکر باد این جهان ای عاشقان

جهان

PANIZ KARIMI · 4/11/21

دهان غنچه فروبسته ماند در شب باغ
که صبح خنده‌گشا روی از او نهان کرده‌ست
چه‌ها که بر سر ما رفت و کس نزد آهی
به مردمی که جهان سخت ناجوانمرد‌ است

شناور