- تاریخ ثبتنام
- 10/4/19
- ارسالیها
- 871
- پسندها
- 11,557
- امتیازها
- 28,473
- مدالها
- 14
سطح
19
- نویسنده موضوع
- #191
«باران»
گردن درد خوابم رو به هم زد. با اکراه دستم رو پشت سر و روی گردنم گذاشتم و حینی که آروم فشار میدادم، بیرمق چشمهام رو باز کردم. نور خورشید از پشت شیشه مستقیماً تو چشمهام فرو رفت و رسماً کمر همت بسته بود کورم کنه! صورتم رو جمع و پلکهام رو مرتباً باز و بسته کردم و کششی به بدن عین چوب خشک شدهم دادم.
بیحواس نگاهم رو به اطراف میدوختم که سیل سؤالها روی سرم آوار شد. چرا این طوری خوابم گرفته بود؟ چرا تو اتاقم نبودم؟! همون لحظه که گردنم رو از بالش زیر سرم حرکت دادم، مهرههای گردنم جابهجا شد و درد نفسگیری به جونم انداخت. ابرو در هم کشیدم و ماساژشون دادم. یادم نمیاومد این بالش رو زیر سرم گذاشته و این پتو رو روی خودم انداخته باشم. دو مرتبه بلاتکلیف نظری به دکور مدرن...
گردن درد خوابم رو به هم زد. با اکراه دستم رو پشت سر و روی گردنم گذاشتم و حینی که آروم فشار میدادم، بیرمق چشمهام رو باز کردم. نور خورشید از پشت شیشه مستقیماً تو چشمهام فرو رفت و رسماً کمر همت بسته بود کورم کنه! صورتم رو جمع و پلکهام رو مرتباً باز و بسته کردم و کششی به بدن عین چوب خشک شدهم دادم.
بیحواس نگاهم رو به اطراف میدوختم که سیل سؤالها روی سرم آوار شد. چرا این طوری خوابم گرفته بود؟ چرا تو اتاقم نبودم؟! همون لحظه که گردنم رو از بالش زیر سرم حرکت دادم، مهرههای گردنم جابهجا شد و درد نفسگیری به جونم انداخت. ابرو در هم کشیدم و ماساژشون دادم. یادم نمیاومد این بالش رو زیر سرم گذاشته و این پتو رو روی خودم انداخته باشم. دو مرتبه بلاتکلیف نظری به دکور مدرن...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش