نمایشنامه کوریولانوس| ویلیام شکسپیر

  • نویسنده موضوع ASaLi_Nh8ay
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 7
  • بازدیدها 282
  • کاربران تگ شده هیچ

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,145
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
20
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
کوریولانوس (به انگلیسی: Coriolanus) تراژدی‌ای کمتر شناخته از ویلیام شکسپیر است که زمانی میان سال‌های ۱۶۰۵ تا ۱۶۰۸ میلادی نوشته شده‌است. این نمایشنامه یکی از دو تراژدیِ واپسینِ شکسپیر (دیگری آنتونیوس و کلئوپاترا) است و داستانی دارد بر اساس سرگذشت سردار افسانه‌ای رومی گایوس مارسیوس کوریولانوس در قرن پنجم پیش از میلاد که پس از کامیابی در نبرد و سیاست، خواهان رهبری سیاسی است، ولی به خاطر ناسازگاری اهالی رم با دشمن هم‌پیمان می‌شود تا از مردم رم انتقام بگیرد. کوریولانوس سرانجام به واسطهٔ مادر و همسرش از این کار پشیمان می‌شود و آرام می‌گیرد و رم آسایشش را وامدار زنان می‌شود. و از این آسودگی کوریولانوس را بهره مرگ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,145
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
20
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #2
پردهٔ یکُم:

صحنهٔ ۱


در اوایل روزگار جمهوری روم، توده‌های رمی به خاطر کمبود گندم شورش کرده‌اند و بر بزرگان شهر، به ویژه کایوس مارتیوس، خشم گرفته‌اند. منینیوس اگریپا، که از بزرگان رم است، به جمع شورشیان درمی‌آید و آرامشان می‌کند. سپس مارتیوس سرمی‌رسد و توده‌ها را به باد دشنام می‌گیرد و ایشان را سست‌عنصر و بوقلمون‌صفت می‌خواند. در این اثنا پیکی از راه می‌رسد و خبر مهیّا شدن وُلسی‌ها را از بهر حمله به رم می‌رساند. مارتیوس که دلاور و جنگجوست خبر را به شادمانی پذیرا می‌شود. بزرگان رم می‌رسند و بنا به شورِ جنگ می‌کنند و به مجلس کنکاش می‌شتابند. مارتیوس نیز یکی از سرداران این نبرد است و شوق مبارزه با تولوس...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,145
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
20
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
صحنهٔ ۵

چند سربازِ رمی غنیمت می‌برند. مارتیوس می‌رسد و ایشان را نفرین می‌کند و خوار می‌شمارد. بانگ شیپور کومینیوس می‌رسد. مارتیوس شهر را به لارتیوس می‌سپارد؛ و با وجود زخم‌های فراوان، آهنگِ یاریِ کومینیوس می‌کند و به نبرد اوفیدیوس می‌شتابد.

[COLOR=rgb(0, 0...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,145
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
20
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #4
پردهٔ دوّم

صحنهٔ ۱

منینیوس با نمایندگان توده‌ها بر سر ارج و بزرگی مارتیوس بگومگو می‌کند. ولومنیا، ویرجیلیا و والریا می‌رسند و در پاسخ منینیوس می‌گویند که مارتیوس پیروز گشته و اوفیدیوس از چنگش گریخته و خود فاتحانه در راه است و باید به پیشوازش شتافت. منینیوس شادمان می‌شود و با ولومنیا از زخم‌های ارجمند مارتیوسِ سرافراز در این جنگ و جنگ‌های پیشین، از جمله جنگی که به تبعید لوسیوس تارکوینیوس سوپربوس انجامید که واپسین شاه رم بود، سخن می‌گوید. جارچی می‌رسد و مژده پیروزی می‌دهد و لقب «کوریولانوس» را به همگان اعلام می‌کند. مردم شادان به خیابان‌ها ریخته‌اند و کوریولانوس را می‌ستایند. کوریولانوس با شتاب با اهل و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,145
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
20
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #5
پردهٔ سوّم

صحنهٔ ۱


بزرگان می‌رسند و کوریولانوس در میانشان است. لارتیوس می‌گوید که اوفیدیوس آهنگِ جنگ داشته، و به همین خاطر مذاکرات را کوتاه کرده‌اند. کوریولانوس آرزو می‌کند که کاش می‌شد به جنگ وی بروند. سیسینیوس و بروتوس سرمی‌رسند و کوریولانوس را از رفتن به نزد مردم بر حذر می‌دارند و وی را از خشم ایشان می‌آگاهانند. کوریولانوس خشم می‌گیرد و از سست‌عنصری مردم و از دسیسهٔ نمایندگان می‌نالد و می‌غرّد. سخن به درازا می‌کشد و میان کوریولانوس و نمایندگان مردم بگومگو می‌شود. کوریولانوس بیزاری خویش از مردم را آشکارا به زبان می‌آورد و گندمی را که پیش از جنگ به رایگان به ایشان داده شده بود حقّ ایشان نمی‌داند و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,145
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
20
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #6

پردهٔ چهارم


صحنهٔ ۱


کوریولانوس بدرود کنان همراهان را دلداری می‌دهد. ولومنیا مردم را دشنام می‌دهد و ویرجیلیا اشک می‌ریزد. کوریولانوس امید دارد که چون نباشد، مردم قدرش را بشناسند. کومینیوس می‌خواهد به پیشنهاد ولومنیا تا چندی با کوریولانوس همسفر شود، ولی کوریولانوس نمی‌پذیرد و می‌گوید که تا زنده است ایشان را از احوال خودش بی‌خبر نمی‌گذارد. سپس همه را به دروازه می‌خواند تا بدرود گوید.

صحنهٔ ۲

کوریولانوس رفته. بروتوس و سیسینیوس مردم را مرخّص می‌کنند و بر آنند که آرامش را...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,145
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
20
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #7
پردهٔ پنجم


صحنهٔ ۱


بزرگان و نمایندگان مردم و گروهی از مردم در صحنه‌اند. منینیوس از میانجی‌گری نومید است، زیرا کوریولانوس پادرمیانی کومینیوس را نپذیرفته و می‌خواهد رم را به آتش بکشد و هیچ رمی‌ای را امان ندهد مگر چند تنی از دوستانش را از میان بزرگان. منینیوس به نمایندگان هشدار می‌دهد که باید زانو زده و تا اردوی کوریولانوس به خاکساری و نیازگاری بروند، مگر دلش را نرم کنند. نمایندگان نیز دست به دامان منینیوس شده‌اند، مگر او بتواند ویرانی را از رم برگرداند. سرانجام منینیوس می‌پذیرد تا برود و با کوریولانوس سخن کند. ولی کومینیوس یکسره نومید است و خیال نمی‌کند کاری از دست منینیوس نیز ساخته باشد؛ و بر این باور...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,145
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
20
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #8
صحنهٔ ۴

منینیوس از بخشایش کوریولانوس نومید است و سیسینیوس را بیم می‌دهد که زنان هرگز نخواهند توانست رایش را از جنگ بگردانند. پیکی می‌رسد و به سیسینیوس هشدار می‌دهد که بگریزد و در خانه پنهان شود، چراکه مردم نمایندهٔ دیگر را که بروتوس باشد گرفته‌اند و بر آنند که اگر زنان خوش‌خبر بازنگردند بکشندش. پیک دوّم می‌رسد و خبر می‌رساند که زنان کار را از پیش برده‌اند و خوشبختی به رم روی نموده...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

عقب
بالا