نظرسنجی نظر سنجی |◘ مسابقهـ دلنوشـته ی تابستــانی ◘|'

[دلٕـ آرا]

*دلنوشته زیبای شماره ۱۰*

پیرهن سبز و گلدارش را بر تن کرده و موهای شلالش را با دست های باد به رقص در اورده است.
هر لحظه حال و هوایی دارد روزی ابری روزی افتابی...
گویی او هم عاشق است، صدای خنده های دلبرانه‌اش در کوچه پس کوچه‌های تیر پیچید .
عطر عشق‌آگین‌اش را به دست مرداد سپرد اما در شهریور اشک های عاشقانه اش را به دل تشنه‌ی زمین ریخت.
باد دیگر پیام‌رسان او و عاشقانه هایش نبود، تنها می‌توانست درد و ناله های او را نظاره‌گر باشد.
آری بانوی تابستان رسم عاشقی را مانند پاییز بلد نبود.
مانند پاییز عاشقی را فریاد نزد و عشق را در گرمای بی نهایتش و سبزی دستانش پنهان کرد.​

 

[دلٕـ آرا]

*دلنوشته زیبای شماره ۱۱*

نوشیدن چای داغ در چله تابستان را، کنار تو دوست دارم.
شمردن ستاره های آسمان در شب های گرم تابستان را، کنار تو دوست دارم.
گرمای طاقت فرسای خورشید را، کنار تو دوست دارم.
رویم نمی شود اما بگذار بگویم دلبر جان، با تو همه چیز را من دوست دارم...​

 

[دلٕـ آرا]

*دلنوشته زیبای شماره ۱۲*

تابستان...
فصل قشنگیست...
به ان شک داری؟
فصلی میان بهاران و خزان...
فصلی که با روزهای طولانیش...
هر ثانیه نبودنش را به رخ می کشد...
فصلی با شب های کوتاه...
اه! امان از شب های تابستانی...
از همان شب ها که از پنجره ی اتاقت به تماشای مهتاب می نشینی و در خیال خودت..
اورا جای مهتاب اسمانت می گذاری.
اصلا تابستان است و مهتابش.
فصلی با نسیم ملایم...
اما کوبنده، که مانند طوفانی سهمگین عطرش را در هوا پراکنده می کند.
و باز...
تو چشمانت را می بندی و با خیالش...
عطرش را به یاد می سپاری.
اصلا تابستان فصل حسرت هاست.
حسرت ها به دل می گذارد و عقده ایت می کند.
مثلا حسرت اینکه به بهانه ی گرما...
موهایش از حصار ان شال بی رحم رهاشوند و عطرشان در سینه ات حبس شود.
حسرت...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[دلٕـ آرا]

*دلنوشته زیبای شماره ۱۳*

امروز هم همانند بقیه روزها گذرم به "خیابان شهریور" خورد؛ خیابانی که کوچه‌هایش پر از احساس عاشقی‌ست.
کوچه‌هایی پر از مهر و عطوفت که متعلق به ساکنان آن‌جاست.
ساکنان خوش برخوردی که مهمان‌نوازند
به هرکسی اعتماد نمی‌کنند ولی خودشان از هر کسی مورد اعتماد و مطمئن‌ هستند.
در عاشقی پایدارند تا پایِ دار...!
باوقارند و مهربانی‌شان ورد زبان اهالی شهر است.
مایه دلگرمی و دلیل آرامش جان من هستند
خداوند وجود شهریوری‌ها را با گل‌های بابونه سرشته‌ست
آن‌ها پر از احساس خوب هستند در حدی که هرچقدر کنارشان بنشینی خسته نمی‌شوی...!
شهریور را می‌گویند شهریاری نیک
شهریوری که فرزند ته تغاری تابستان است و من هم بیست و نهمین دختر شهریورم و نوه تابستان.
من خانه کوچکی دارم در...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[دلٕـ آرا]

*دلنوشته زیبای شماره ۱۴*

تابستان برای منی که در عمق سرما زندگی میکنم زجرآور است. اری گاهی تابستان زیبا نیست منفور می‌شود برای قلب هایی که معنای گرما را از دست داده‌اند و برای فرار از تابستان به دریا میروند. دست دراز می‌کنم و شانس عشق را که آیا دوستم دارد یا ندارد را با پرپر کردن گل‌های تابستانی مشخص می‌کنم. من قاتل گل‌هایی هستم که به خاطر هوسی در جلد عشق آنها را به بازی دستانم می‌گیرم و شاخه‌های درختان را برای تاب‌های خلوت تنهاییم به سخره طناب تاب میگیرم.​

 

[دلٕـ آرا]

با سلام خدمت تمامی دوستان یک رمانی

ممنونم از اونایی که دلنوشته های زیباتون رو ارسال کردند

ممنون از کسایی که رای دادن و باعث دلگرمی نویسنده ها شدن

خب خب موقع اعلام نتایج رسید. همه نفس ها حبس بشه.

نفر اول خانم@zahra_m هستند. ایشون با 9 رای نفر اول مسابقه شدن. و به ایشون مدال طلا تعلق میگیرد.[IMG...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.