دوئل ‏Elif‏ و ‏FERESHTE.R

  • نویسنده موضوع ASIL
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 6
  • بازدیدها 849
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

ASIL

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
4/4/17
ارسالی‌ها
1,535
پسندها
7,820
امتیازها
33,973
مدال‌ها
19
سن
21
سطح
13
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
‎سلام مردم جادوگر!
اومدیم باز دو نفرو به جون هم بندازیم!
یه ریونکلاوی و یه گریفیندوری!
یادتون نره دوستان! اخر داستان اسم + گروه نوشته بشه تا مشکلی پیش نیاد.
قوانینو که میدونین؟ نباید همو بفرستن سینه قبرستون!
از اون جایی که توی دوئل دل آرام و فاطمه، بنده هم معتاد شدم هم افلیج! اعلام می کنم که حتما که نباید من داور باشم!
البته اگر ازم بدتون میاد مشکلی نیست!
خب... قانون دیگه ای جز نکشتن هم وجود نداره. داستان طنز ترسناک فرقی نداره.
تا یادم نرفته هر داستان از 15 تا 30 امتیاز به گروهش میده.
بخش خشمزست اصلا!
‎مدیریت مدرسه جادوگری هاگوارتز
 
امضا : ASIL

ASIL

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
4/4/17
ارسالی‌ها
1,535
پسندها
7,820
امتیازها
33,973
مدال‌ها
19
سن
21
سطح
13
 
  • نویسنده موضوع
  • #2
‎بخش اول‎
رینگ دوئل خالی نبود!
ملت جادوگر از هر طرف مشغول تشویق اون چهار نفر بودن! دل آرام و فاطمه( شرکت کننده های دوئل قبلی) افسون و امید جمشیدی!
امید در حالی که دستمالی به دست همگروهی اش، فاطمه می داد تا عرق صورتش را پاک کند، تشویق گرانه گفت:
‏-آفرین فاط! تو می تونی! نشونشون بده یه اسلیترینی چی تو چنته داره!‏
و در سوی دیگر افسون شانه های گندم را مالش می داد تا او را برای دور بعد آماده کند!
با ورود گندم و فاطمه، ملت بی کلاس جادوگر هوکشان گوجه های پلاسیده و گاها آناناس های درسته شان را به سمت افراد حاضر در رینگ پرتاب می کردند تا به نحوی ابراز عشق کرده باشند!!
گندم آستین هایش را بالا زد و فاطمه گارد گرفت. هر دو هوارکشان به سمت یک دیگر حمله بردند تا بزنند یک دیگر را...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ASIL

FATEME078❁

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
30/3/17
ارسالی‌ها
2,520
پسندها
63,819
امتیازها
66,873
مدال‌ها
50
سن
24
سطح
43
 
  • #3
بعد از دوئل سر سختانه فاطمه و گندم و پیروزی 4 بر 0 فاطمه، نوبت به یک دوئل پر هیجان دیگه رسیده!
نارین ریونکلاوی با ردای خوش رنگ آبی در یک طرف میدان و فرشته با ردای بد رنگ قرمزش در طرف دیگر جا خوش کرده.
با تکانی که نارین به موهای کوتاهش میده رینگ دوئل پر از هیاهو و هیجان و استرس و نگرانی میشه! از اون طرف فرشته کش موهای بلندش رو باز می کنه و دور تا دورش رو افشون می کنه! در همین لحطه افسون با اخم غلیظی به گندم میگه :
-ببین فقط سه تا نقطه زیاد داشت تا موهاش، من بشه!
آسیل داور میدان روی زمین دراز کشیده و مشغول تخمه شکستنه و مثل اینکه سوت اش رو گم کرده! بنابر این از یکی از اسلیترنی ها می خواد تا با دو انگشت سوت بزنه. دختری با اسم مستعار ماهان که یک اسلیترنیه با اصالت هست سوتی میزنه و همه منتظر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : FATEME078❁

FERESHTE.R

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
26/4/17
ارسالی‌ها
9
پسندها
190
امتیازها
1,065
مدال‌ها
3
سن
28
سطح
2
 
  • #4
دستی به ردای قرمز رنگم کشیدم و آن را مرتب کردم. نارین از آن ور برایم چشم و ابرو می آمد! ادایش را درآوردم و مشغول ور رفتن با چوب دستی ام شدم. افسون خود را از میان جمعیت بیرون کشید و گفت:
-خیلی خب بچه ها! باید برید.
از جایم بلند شدم و به سمت نارین رفتم. چشم غره ای به من رفت و گفت:
-چه خودشم میگیره! فکر کردی کی هستی؟
نیشخندی زدم و گفتم:
-من فرشتم!
سپس از نگاه برزخی نارین دور شدم. وارد سالن که شدیم، هیاهویی برپا شد. نگاهم را میان جمعیت انبوهی از تماشاگران چرخاندم که چشمم به آرتان افتاد. لبخند عریضی به رویش زدم. آسیل که طبق معمول بر روی صندلی قدیمی اش نشسته بود و بیخیال به ما نگاه می کرد. همه داور دارن و ماهم داور داریم! با صدای سوت آسیل همه به خود آمدیم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : FERESHTE.R

PaRIsA-R

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
30/3/17
ارسالی‌ها
475
پسندها
2,809
امتیازها
26,473
مدال‌ها
16
سطح
12
 
  • #5
فرشته با شلوار جین و یه تاپ وارد رینگ میشه واقعا که اینا هنوزم ردا هاشونو نخریدن ؟؟!
الیف هم که همین طور واقعا کسی هست داخل هاگوارتز که پای بند به قانون باشه؟
با صدای روشنک داور این دوره دوئل که در حال باز گو کردن قوانینه به خودم میام ریا نشه من آسیل رو بیشتر دوست دارم احساس می‌کنم با اون دوئل هیجان انگیز تره...
با سوت روشنک فرشته و الیف چوب دستیاشونو به سمت هم میگیرن الیف سریع با گفتن ریکتا سمبرا (افسونی که حریف رو قلقلک می ده) شروع کردبه قلقلک دادن فرشته با خنده به طرف چوب دستیش که رو زمین افتاده بود می‌ره و با گفتن
پروتگو طلسم رو از بین برد.
بلند شد سر پا ایستاد جوب دستی رو به سمت الیف گرفت و طلسم تارانتالگرا رو روی الیف اجرا کرد واقعا خنده دار بود دیدن الیف در حال رقص اونم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : PaRIsA-R

**Reyhane**

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
16/6/17
ارسالی‌ها
11
پسندها
748
امتیازها
4,363
مدال‌ها
6
سطح
7
 
  • #6
با بیحوصلگی موهای بلند دختر جلوییمو که نمیشناختمشو به صندلی میبافتم که با صدای دستو سوت از جام پریدمو شروع به تشویق نارین کردم بلاخره همگروهی گفتن.
دختر جلوییمم پریدو موهاش افتاد(کلاه گیس بود:)) سالن از شدت تشویق رو ویبره رفته بود که با صدای سوت پر سر و صدا و گوش خراش اسیل ساکت شدیم. اخه این بشر بلد نیست عین ادم لباس بپوشه؟یه تیشرت خیلی بزرگ و یه شیش جیب پاره پوشیده بود.سری تکون دادمو به شرکت کننده ها نگاه کردم نارین با همون گارد عجق وجقش وایساده بود .
اسیل سوت شروعو زد و رفت یه گوشه پناه گرفت.دوباره صدای تشویق رفت هوا.این طرف نارین یه ورد پرت میکرد اونطرف فرشته جوابشو میداد.
فرشته یه ورد منفجر کننده زد که به دلیل نشونه گیری داغونش خورد به گوشی اسیل که دستش بودو پودرش کرد .
اسیل چنان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : **Reyhane**

*AFSOON*

نویسنده انجمن + مدیر بازنشسته
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
16/7/17
ارسالی‌ها
687
پسندها
8,068
امتیازها
21,973
مدال‌ها
22
سن
18
سطح
12
 
  • #7
_ می گن گندم هنوز صنوبر مونده.
_ آره منم شنیدم، فاطمه خوب ناکارش کرد.
این بخشی از گفت و گوی دو اسلیترینی بود که در کنار جایگاه دوئل، مشغول صحبت درباره ی دوئل قبل بودند.
سر و صدا ها خوابید، چشم ها گشاد شد، دهان ها باز شد، چشمان پسر های سال آخری برق زد. تمامی آن ها درست زمانی اتفاق افتاد که آسیل، مدیریت محترم مدرسه وارد شد.
از لباس های جاز خبری نبود. لباسی یکسره، به دو رنگ قرمز و آبی، در تن آسیل می درخشید، قسمت راستی آبی و چپی قرمز بود. این تقارن در صورتش هم دیده می شد. چشم راستش با سایه ی آبی و چپی نیز با سایه ی سرخ مزین گردیده بود. لب هایش نیمی سرخ و نیمی آبی بودند، انگار نمی داند پرسپولیسی است یا استقلالی.
عسل زیر لب گفت: تکلیفش با خودش مشخص نیست.
آسیل، با اعتماد به نفس گفت: سلام...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : *AFSOON*
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا