• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

برگزیده رمان تیروئید | خزان کاربر انجمن یک رمان

KHAZAAN

مدیر تالار نقد + گوینده آزمایشی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
تاریخ ثبت‌نام
20/12/18
ارسالی‌ها
898
پسندها
65,627
امتیازها
58,173
مدال‌ها
34
سن
20
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #11
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : KHAZAAN

KHAZAAN

مدیر تالار نقد + گوینده آزمایشی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
تاریخ ثبت‌نام
20/12/18
ارسالی‌ها
898
پسندها
65,627
امتیازها
58,173
مدال‌ها
34
سن
20
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #12
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : KHAZAAN

KHAZAAN

مدیر تالار نقد + گوینده آزمایشی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
تاریخ ثبت‌نام
20/12/18
ارسالی‌ها
898
پسندها
65,627
امتیازها
58,173
مدال‌ها
34
سن
20
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #13
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : KHAZAAN

KHAZAAN

مدیر تالار نقد + گوینده آزمایشی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
تاریخ ثبت‌نام
20/12/18
ارسالی‌ها
898
پسندها
65,627
امتیازها
58,173
مدال‌ها
34
سن
20
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #14
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : KHAZAAN

KHAZAAN

مدیر تالار نقد + گوینده آزمایشی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
تاریخ ثبت‌نام
20/12/18
ارسالی‌ها
898
پسندها
65,627
امتیازها
58,173
مدال‌ها
34
سن
20
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #15
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : KHAZAAN

KHAZAAN

مدیر تالار نقد + گوینده آزمایشی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
تاریخ ثبت‌نام
20/12/18
ارسالی‌ها
898
پسندها
65,627
امتیازها
58,173
مدال‌ها
34
سن
20
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #16
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : KHAZAAN

KHAZAAN

مدیر تالار نقد + گوینده آزمایشی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
تاریخ ثبت‌نام
20/12/18
ارسالی‌ها
898
پسندها
65,627
امتیازها
58,173
مدال‌ها
34
سن
20
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #17
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : KHAZAAN

KHAZAAN

مدیر تالار نقد + گوینده آزمایشی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
تاریخ ثبت‌نام
20/12/18
ارسالی‌ها
898
پسندها
65,627
امتیازها
58,173
مدال‌ها
34
سن
20
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #18
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : KHAZAAN

KHAZAAN

مدیر تالار نقد + گوینده آزمایشی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
تاریخ ثبت‌نام
20/12/18
ارسالی‌ها
898
پسندها
65,627
امتیازها
58,173
مدال‌ها
34
سن
20
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #19
***
(زمان حال)
نگاهش، تا زمانی که سارا کاملا از میدان دیدش خارج شد بدرقه‌اش کرد. دستی به ته ریش‌هایی که نیلوفر همیشه از زبری‌شان می‌نالید کشید و دوباره به سمت نیمکتی که او را روی آن یافته بود برگشت. به آرامی قدم برداشت و نرده‌های سبز رنگ را دور زد و از مسیری که با کاشی‌های مستطیلی کوچک و قرمز رنگ مزین شده بود به سمت درخت بزرگ وسط محو‌طه‌ی سبز رفت. در یک قدمی نیمکت فلزی ایستاد و دستانش را در جیب شلوار مشکی رنگ پارچه‌ایش فرو برد و به برگ‌های درخت کهنسال که در نسیم ملایم صبح به آرامی تکان می‌خوردند خیره شد.
این درخت سه سالی میشد که بر هرچه بین او و نیلو در این محیط بی‌روح می‌گذشت واقف بود. سوال‌های بی‌پاسخ آرمان، اشک‌ها و ابراز پشیمانی‌هایش، خیره شدن‌های بی‌پایان او به...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : KHAZAAN

KHAZAAN

مدیر تالار نقد + گوینده آزمایشی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
تاریخ ثبت‌نام
20/12/18
ارسالی‌ها
898
پسندها
65,627
امتیازها
58,173
مدال‌ها
34
سن
20
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #20
کسی که سال به سال شاید حتی یک قطره اشک هم به چشمانش نمی‌آمد، اکنون تقی به توقی که می‌خورد دیدش تار میشد. سرخورده از سکوت تکراری نیلوفر با لحنی که کمی مایوس شده بود گفت:
- نیلو! دلم برای صدات خیلی تنگ شده. تا کی می‌خوای ساکت بمونی؟ نمی‌خوای من رو ببخشی؟ نمی‌خوای نگاهم کنی؟ یعنی می‌خوای تا ابد همین‌طوری بمونی؟
نگاهش را از چهره‌ی نیلوفر گرفت و انگشتان ظریفش که در پیراهن بلند سورمه‌ای رنگش، روی پاهایش در هم پیچیده بود، دوخت. چقدر دلش له له می‌زد تا برای یک لحظه هم که شده آن دستان ظریف را در میان دستان بزرگش بگیرد و بفشارد. اما حتی این کار کوچک هم بر او حرام بود.
خوب به خاطر داشت آخرین باری که تلاش کرده بود او را لمس کند نیلوفر ناگهان وحشت‌زده از جایش بلند شده بود و در...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : KHAZAAN

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا