دنباله دار با کدام رمان گریه کردید؟

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

NEGIN BARZAN~

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/10/20
ارسالی‌ها
2,143
پسندها
30,371
امتیازها
64,873
مدال‌ها
19
سن
20
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #21
بچه‌ها آقای نقاش بود چی بود، پسره لوسمی داشت! اونم من ی جاهاییش رو گریه میکردم هیچی اصلا عر میزدم
 
امضا : NEGIN BARZAN~

•HOORYA•

کاربر سایت
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
7/7/20
ارسالی‌ها
923
پسندها
17,168
امتیازها
37,073
مدال‌ها
24
سطح
24
 
  • #22
با سقوط دست های ما
 
امضا : •HOORYA•

Donald

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
29/12/20
ارسالی‌ها
197
پسندها
5,952
امتیازها
21,263
مدال‌ها
11
سطح
12
 
  • #23
قدیسه نجس
 
امضا : Donald

N a d i y a

کاربر سایت
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
9/2/21
ارسالی‌ها
509
پسندها
11,723
امتیازها
28,173
مدال‌ها
18
سطح
19
 
  • #24
سر هیچ رمانی گریه نکردم ولی ناراحت شدم. سر رمان پنج قدم فاصله و رمان انزوای ازلی
 
آخرین ویرایش
امضا : N a d i y a

SETAYESH.MO

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/12/20
ارسالی‌ها
2,227
پسندها
16,611
امتیازها
44,373
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • #25
به نام خالق یکتا
چالش: با کدام رمان تا حالا گریه کردید؟

خودم خیلی از رمان‌ها بود که گریه کردم، مثلا مرگ مهران توی رمان اس‌ام‌اس، یا رمان غروب خورشید وقتی که آریا کشته شد، رمان ‌ام‌ام‌اس، رمان زمستان داغ هم خیلی جاهاش گریه دار بود!
خب حالا شما بگید!
با کدوم رمان بیشتر گریه کردید؟
به سادگیم بخند وقتی مهرداد رفت
سر رمان عروس فراریم گریه‌ام گرفت اونجایی که نامزداش مرد
رمان نوایندم بود در حال تایپ سر اونم وقتی آترین دارفانی را وداع گفت گریه‌ام درامد
 
آخرین ویرایش

Violinist cat❁

سرپرست بازنشسته ادبیات + نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
20/8/20
ارسالی‌ها
1,597
پسندها
21,388
امتیازها
43,073
مدال‌ها
27
سن
17
سطح
28
 
  • #26
تنها رمانی که یه جاش گریه کردم، "این مرد ویران است" بود :'))
 
امضا : Violinist cat❁

NEGIN BARZAN~

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/10/20
ارسالی‌ها
2,143
پسندها
30,371
امتیازها
64,873
مدال‌ها
19
سن
20
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #27
به سادگیم بخند وقتی مهرداد رفت
سر رمان عروس فراریم گریه‌ام گرفت اونجایی که نامزداش مرد
رمان نوایندم بود در حال تایپ سر اونم وقتی آترین دارفانی را وداع گفت گریه‌ام درامد
جدی؟ خودمم گریم گرفت سر تایپش!
آره، رمان عروس فراری که کلا من جلو دهنم رو گرفته بودم رو صدای گریم بلند نشه، مخصوصا اونجایی ک آرشا مرد، واقعا گریه دار بود، وقتی اونجوری عاشق هم شدن، ولی عشقشون فقط دو ماه طول کشید!
به سادگیم بخند هم زیبا بود! خونده بودم، اون بخشش خیلی غمگین بود واقعا!
 
امضا : NEGIN BARZAN~

Lu^na☆

گوینده آزمایشی
گوینده آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
7/11/20
ارسالی‌ها
531
پسندها
14,302
امتیازها
31,673
مدال‌ها
15
سطح
19
 
  • #28
رمان "حکم دل" وقتی که شخصیت منفی داستان اصلاح شد اما اعدامش کردن اشکم در اومد:(
رمان " مجبوری با من بمانی" این کلا افسردگی آور بود:/
رمان " فرار دردسر ساز" یه جاش گریه داشت دقیق نمی‌دونم کدوم قسمتش بود.
 
امضا : Lu^na☆

NEGIN BARZAN~

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/10/20
ارسالی‌ها
2,143
پسندها
30,371
امتیازها
64,873
مدال‌ها
19
سن
20
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #29
رمان "حکم دل" وقتی که شخصیت منفی داستان اصلاح شد اما اعدامش کردن اشکم در اومد:(
رمان " مجبوری با من بمانی" این کلا افسردگی آور بود:/
رمان " فرار دردسر ساز" یه جاش گریه داشت دقیق نمی‌دونم کدوم قسمتش بود.
حکم دل، خوندم، آره اونجاش خیلی وحشتناک گریه دار بود.
مجبوری با من بمانی رو فکر کنم همونی بود که اسم اربابه آیهان بود دیگه، آره اونم غمگین بود، بیشتر برای پسر بچهه ناراحت شدم.
فرار دردسرساز هم واقعا غمگین بود، ولی پایان خوشی داشت!
 
امضا : NEGIN BARZAN~
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Lu^na☆

NEGIN BARZAN~

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/10/20
ارسالی‌ها
2,143
پسندها
30,371
امتیازها
64,873
مدال‌ها
19
سن
20
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #30
رمان پولتو به رخم نکش رو بخونید، تازه مفهوم زار زدن به حال دختری که بی‌دلیل محکوم به زجر کشیدن از طرف عشقش و حتی قبل از اون، توهین‌هایی که بهش میکرد و پولش رو طوری به رخش میکشید که واقعا شاهد لحظه به لحظه‌ی شکستن غرور و قلب دختر رو می‌فهمیدی و شاهد بودی! اینکه داداشش توی رختخواب گریه میکرد برای اینکه پول نداره به جای تخم‌مرغ آبپز، چیز دیگه‌ای بخورن و توطئه‌ای که پسر داستان واقعا بی‌رحم، کاری کرد ب بدترین نحو ممکن اون دختر از نون خوردن بیوفته و از کار بی‌کارشه.
حالا بماند که بعد از چند وقت، وقتی عاشقش میشه و می‌فهمه برادرش به اون دختر حس داره و زودتر اقدامی نمیکنه و ب دلایلی، کلی شکنجه میشه و اون پسر خودش میندازه وسط و توی دادگاه محکوم میشه، ولی بدتر سر اون دختر میاره! درحالی که بیگناه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : NEGIN BARZAN~
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا