روی سایت فریادی ازسکوت!! |noname کاربرانجمن یک رمان

[sanam_gh_]

نگران فردایی هستم که درگذشته مرورکردم
خاطراتی رادرذهن خودمغشوش کردم
که هرگزطعمشان رانچشیدم
درفردای تکراری وخاطرات خیالیت
این منم که شکستم...

 

[sanam_gh_]

خدا زندگی رابه من هدیه کرد
منم هدیه کردم به عشق سرابی که بعدرفتنش
دنیاجایی برای زندگی نیست..

 

[sanam_gh_]

دراین دنیای بی رحم که زیبایی های خودرادارد
گاه این زیبایی ازطبیعت چشمه گیرد
گاه آدم هاازطبیعت آن راگیرند
همه ازهم خوبی گیرند
بدی هارا بهم میدند
همه خوبی هاراجداکرده
بدی هارابه چشم گیرند!

 

[sanam_gh_]

یک دل شکسته که شده اززندگی خسته
یک عاشق که راه احساساتشو به روی همه بسه
یک کوه درد،غم تودلشو
یک لبخندبیخیالی روی لبش نشسته
یک گذشته تلخ که بهونه شده واسه این بغض توگلو
خیلی هادلشومیشکنن
ولی این دل شکسته همه رامیبخشه

 

[sanam_gh_]

خیلی سخته باور دوست دارمایی که میدونی دروغه
خیلی سخته جدایی ازعشقت،ازرابطه ای که دوست نداشتی‌خراب شه
خیلی سخته عاشق باشی،ازت بخوان که عاشق نباشی!
خیلی سخته حس دلتنگی ویادآوری روازی بااون بودن را
خیلی سخته تودنیای زندگی‌کنی
که‌هرروزش،یادآورخاطرات باشه
خیلی سخته نتونی حتی برای آخرین بارببینیش.....

 

[sanam_gh_]

من ندانم چه گویم زداغ عزیزان
عشق آوای بیانت میکندهرکار
رازتنهایی شودآشکار
که‌چراگویی توزحرف،حقیقت را
که همین توراکندبدکار
زخوبی تودراین جهان به کمین است
توبمان خوب،که‌دشمن درزمین است
که اگربدشوی،بدکاره‌محسوب
همه عشق رابه کورین،توراکافرکنندتابَرندسود

 

[sanam_gh_]

وچه زیباست آنروزی راکه برسرمزارخودنشسته واشک‌ازچشمان تهی میکنم..

 

[sanam_gh_]

روزوشب خنده برلب تانبیندکسی‌ازبغض‌مرا...

 

[sanam_gh_]

راه زندگی کردن رایادگرفتم،تومیروی ومن خاطراتتوقدم میزنم...

 

[sanam_gh_]

آرام آرام درتلاطم نگاهت گم‌می شوم
آمدی دورازچشم‌آدماکه ایندفعه رامن عاشقت شوم...