مشاعره مشاعره با اشعار وحشی بافقی

  • نویسنده موضوع m.donya
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 34
  • بازدیدها 651
  • کاربران تگ شده هیچ

عابر پیاده

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
16/6/23
ارسالی‌ها
54
پسندها
203
امتیازها
1,023
مدال‌ها
3
سطح
2
 
  • #11
در مانده‌ام به درد دل بی علاج خویش
و ز بد مزاجی دل کودک مزاج خویش
مهر خزانه یافت دل و جان و هر چه بود
جوید هنوز ازین ده ویران خراج خویش
شد دل‌آزرده و آزرده دل از کوی تو رفت

با دل پر گله از ناخوشی خوی تو رفت
 
امضا : عابر پیاده
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,033
پسندها
6,194
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #12
شد دل‌آزرده و آزرده دل از کوی تو رفت

با دل پر گله از ناخوشی خوی تو رفت
ترسم جنون غالب شود طغیان کند سودای تو
طوقم به گردن برنهد عشق جنون فرمای تو
می‌آیی و می‌افکند چا کم به جیب عافیت
شاخ گلی دامن کشان یعنی قد رعنای تو
 
امضا : m.sina

عابر پیاده

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
16/6/23
ارسالی‌ها
54
پسندها
203
امتیازها
1,023
مدال‌ها
3
سطح
2
 
  • #13
ترسم جنون غالب شود طغیان کند سودای تو
طوقم به گردن برنهد عشق جنون فرمای تو
می‌آیی و می‌افکند چا کم به جیب عافیت
شاخ گلی دامن کشان یعنی قد رعنای تو
وحشی سبب دوری و این قسم سخن‌ها

آن نیست که ما هم نشنیدیم، شنیدیم
 
امضا : عابر پیاده
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,033
پسندها
6,194
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #14
وحشی سبب دوری و این قسم سخن‌ها

آن نیست که ما هم نشنیدیم، شنیدیم
مریض عشق اگر سد بود علاج یکیست
مرض یکی و طبیعت یکی، مزاج یکیست
تمام در طلب وصل و وصل می‌طلبیم
اگر یکیم و اگر سد که احتیاج یکیست
 
امضا : m.sina

عابر پیاده

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
16/6/23
ارسالی‌ها
54
پسندها
203
امتیازها
1,023
مدال‌ها
3
سطح
2
 
  • #15
مریض عشق اگر سد بود علاج یکیست
مرض یکی و طبیعت یکی، مزاج یکیست
تمام در طلب وصل و وصل می‌طلبیم
اگر یکیم و اگر سد که احتیاج یکیست
تا کی ز مصیبت غمت یاد کنم

آهسته ز فرقت تو فریاد کنم

وقت است که دست از دهن بردارم

از دست غمت هزار بیداد کنم
 
امضا : عابر پیاده
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,033
پسندها
6,194
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #16
تا کی ز مصیبت غمت یاد کنم

آهسته ز فرقت تو فریاد کنم

وقت است که دست از دهن بردارم

از دست غمت هزار بیداد کنم
مژدهٔ وصل توام ساخته بیتاب امشب
نیست از شادی دیدار مرا خواب امشب

گریه بس کرده‌ام ای جغد نشین فارغ بال
که خطر نیست در این خانه ز سیلاب امشب
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,939
پسندها
4,213
امتیازها
24,473
مدال‌ها
17
سطح
13
 
  • #17
مژدهٔ وصل توام ساخته بیتاب امشب
نیست از شادی دیدار مرا خواب امشب

گریه بس کرده‌ام ای جغد نشین فارغ بال
که خطر نیست در این خانه ز سیلاب امشب
بعد از این رای من اینست و همین خواهد بود

من بر این هستم و البته چنین خواهد بود
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,033
پسندها
6,194
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #18
بعد از این رای من اینست و همین خواهد بود

من بر این هستم و البته چنین خواهد بود
دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشه بامی که پریدیم، پریدیم

رم دادن صید خود از آغاز غلط بود
حالا که رماندی و رمیدیم، رمیدیم
 
امضا : m.sina

FakhTeh

مدیر ارشد + مسئول فنی
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
29/1/20
ارسالی‌ها
3,941
پسندها
41,603
امتیازها
71,672
مدال‌ها
36
سطح
38
 
  • مدیرکل
  • #19
من آن مرغم که افکندم به دام صد بلا خود را
به یک پرواز بی هنگام کردم مبتلا خود را

نه دستی داشتم بر سر، نه پایی داشتم در گل
به دست خویش کردم اینچنین بی دست و پا خود را
 
امضا : FakhTeh
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,033
پسندها
6,194
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #20
من آن مرغم که افکندم به دام صد بلا خود را
به یک پرواز بی هنگام کردم مبتلا خود را

نه دستی داشتم بر سر، نه پایی داشتم در گل
به دست خویش کردم اینچنین بی دست و پا خود را
این بس که تماشایی بستان تو باشم
مرغ سر دیوار گلستان تو باشم

کافیست همین بهره‌ام از مائدهٔ وصل
کز دور مگس ران سر خوان تو باشم
 
امضا : m.sina
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] FakhTeh

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا