متون و دلنوشته‌ها چــــــکامهツ

[فاطمه سادات:)]

حال من
به احوال پرسی تو بستگی دارد!
تو اگر حالم را بپرسی
مگر میشود بگویم بدم؟!
اصلا مگر میشود تو باشی
و من
خوب نباشم؟!
تو فقط باش...
من اثبات میکنم که بدی
در دنیا وجود ندارد!


#محسن_دعاوی

 

[فاطمه سادات:)]

خوش به حالتان که با شب بخیرش راحت میخوابید
و شبتان هم بخیر میشود
ماکه مدتهاست خیره شده ایم به پروفایلشان تا شاید نشانه ای از دوست داشتنمان را داخلش ببینیم ،
بلکه گوشه ای از این دلتنگیِ شبانهِ یمان بخیر شود...

#مائده_زمان

 

[فاطمه سادات:)]

حرف "تو" که می شود؛
من،
چقدر ناشیانه...
ادعای بی تفاوتی میکنم ..!


#ریچارد_براتیگان

 

[فاطمه سادات:)]

فکرش را بکن...
پنجشنبه باشد،
من باشم
و
تو باشی و
دخترمان ،
که اصرار دارد امشب را بین ما دو نفر بخوابد..!
این زیبا ترین حرصِ دنیاست..!

#علی_قاضی_نظام

 

[فاطمه سادات:)]

فكر كردن به تو
بَختَكِ شيرينى ست
كه شبها مى افتد به جانم..!
#علي_قاضي_نظام

 

[فاطمه سادات:)]

بوسه ات رابايد
بايد با قهوه ام به هَم بزنم
بيدار شو!
من بدون دوست داشتنت صبحانه كه هيچ صبح هم از گلويم پايين نمي رود...


#علي_قاضي_نظام

 

[فاطمه سادات:)]

گفتی بیا، گفتم کجا؟
گفتی میان جانِ ما

گفتی مرو، گفتم چرا؟
گفتی که می خواهَم تو را...

#مولانا

 

[فاطمه سادات:)]

من و تو
چقدر شبیه ماسوله هستیم
سقف خیال های من ،
حیاط خانه توست...

#منوچهر_ملک

 

[فاطمه سادات:)]

هيچ كس با من نيست،
مانده ام تا به چه انديشه كنم ...
مانده ام در قفسِ تنهايى،
در قفس مى خوانم
چه غريبانه شبى ست،
شبِ تنهايىِ من ..!

#سهراب_سپهری

 

[فاطمه سادات:)]

مثلا دلت بخواهد جمعه ات را بامن بگذرانی...
اول از کافه ی محله یمان شروع میکنیم!
مینشینیم رو در روی هم...
صندلی ام را سمت خودت میکشی،
میگویی کنارم بنشین،رو به رو دور است!
من هم زیر زیرکی دلم غنج میرود برایت...
چای قند پهلو با عطر نگاهت را مینوشم...
نم نم باران شروع میکند به باریدن!
به قولِ معروف هوا دو نفره میشود!
من هم که عاشقِ قدم زدن زیر باران...
خیره میشوم به خیابان و قطراتی که به پنجره های کافه میکوبند!
بی هوا دستم را میگیری
و میکشانیم دنبال خودت
...درست همانجا که دلم میخواست...
زیر باران!
تو خیسه باران میشوی
من خیسه باران...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.