D Deleted کاربر سایت کاربر فعال تاریخ ثبتنام 3/7/21 ارسالیها 1,490 پسندها 26,301 امتیازها 61,573 مدالها 56 سطح 33 6/8/23 نویسنده موضوع #1 اشعار آغاز شده با حرف ر اینجا قرار میگیرند.روزها رفتند و من دیگر، خود نمیدانم کدامینم آن منِ سر سختِ مغرورم؟ یا منِ مغلوبِ دیرینم؟ آخرین ویرایش توسط مدیر 8/8/23
اشعار آغاز شده با حرف ر اینجا قرار میگیرند.روزها رفتند و من دیگر، خود نمیدانم کدامینم آن منِ سر سختِ مغرورم؟ یا منِ مغلوبِ دیرینم؟
D Deleted کاربر سایت کاربر فعال تاریخ ثبتنام 3/7/21 ارسالیها 1,490 پسندها 26,301 امتیازها 61,573 مدالها 56 سطح 33 6/8/23 نویسنده موضوع #2 ریشهام از هوشیاری خورده آب من کجا، فراموشی کجا؟!
مارینا آروین مدیر آزمایشی موسیقی پرسنل مدیریت مدیر آزمایشی تاریخ ثبتنام 15/7/22 ارسالیها 393 پسندها 1,721 امتیازها 10,263 مدالها 9 سطح 9 6/8/23 مدیر #3 Ayan گفت ریشهام از هوشیاری خورده آب من کجا، فراموشی کجا؟! کلیک کنید تا باز شود... رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند امضا : مارینا آروین
Ayan گفت ریشهام از هوشیاری خورده آب من کجا، فراموشی کجا؟! کلیک کنید تا باز شود... رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند
D Deleted کاربر سایت کاربر فعال تاریخ ثبتنام 3/7/21 ارسالیها 1,490 پسندها 26,301 امتیازها 61,573 مدالها 56 سطح 33 6/8/23 نویسنده موضوع #4 مارینا آروین گفت رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند کلیک کنید تا باز شود... روز دژخیم سوز بیتسلیم بارش ناگوار برف وخیم من که رفتم تو باش و تکلیفِ روزگار مرا تو روشن کن
مارینا آروین گفت رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند کلیک کنید تا باز شود... روز دژخیم سوز بیتسلیم بارش ناگوار برف وخیم من که رفتم تو باش و تکلیفِ روزگار مرا تو روشن کن
مارینا آروین مدیر آزمایشی موسیقی پرسنل مدیریت مدیر آزمایشی تاریخ ثبتنام 15/7/22 ارسالیها 393 پسندها 1,721 امتیازها 10,263 مدالها 9 سطح 9 6/8/23 مدیر #5 Ayan گفت روز دژخیم سوز بیتسلیم بارش ناگوار برف وخیم من که رفتم تو باش و تکلیفِ روزگار مرا تو روشن کن کلیک کنید تا باز شود... روندگان طریقت ره بلا سپرند رفیق عشق چه غم دارد از نشیب و فراز امضا : مارینا آروین
Ayan گفت روز دژخیم سوز بیتسلیم بارش ناگوار برف وخیم من که رفتم تو باش و تکلیفِ روزگار مرا تو روشن کن کلیک کنید تا باز شود... روندگان طریقت ره بلا سپرند رفیق عشق چه غم دارد از نشیب و فراز
D Deleted کاربر سایت کاربر فعال تاریخ ثبتنام 3/7/21 ارسالیها 1,490 پسندها 26,301 امتیازها 61,573 مدالها 56 سطح 33 6/8/23 نویسنده موضوع #6 مارینا آروین گفت روندگان طریقت ره بلا سپرند رفیق عشق چه غم دارد از نشیب و فراز کلیک کنید تا باز شود... روح برخواسته از من ته این کوچه بایست بیش از این دور شوی از بدنم میمیرم
مارینا آروین گفت روندگان طریقت ره بلا سپرند رفیق عشق چه غم دارد از نشیب و فراز کلیک کنید تا باز شود... روح برخواسته از من ته این کوچه بایست بیش از این دور شوی از بدنم میمیرم
مارینا آروین مدیر آزمایشی موسیقی پرسنل مدیریت مدیر آزمایشی تاریخ ثبتنام 15/7/22 ارسالیها 393 پسندها 1,721 امتیازها 10,263 مدالها 9 سطح 9 6/8/23 مدیر #7 Ayan گفت روح برخواسته از من ته این کوچه بایست بیش از این دور شوی از بدنم میمیرم کلیک کنید تا باز شود... رفت کار دل ز دست، اکنون تو دان جان امید اندر تو بست، اکنون تو دان امضا : مارینا آروین
Ayan گفت روح برخواسته از من ته این کوچه بایست بیش از این دور شوی از بدنم میمیرم کلیک کنید تا باز شود... رفت کار دل ز دست، اکنون تو دان جان امید اندر تو بست، اکنون تو دان
m.sina کاربر سایت کاربر خبره تاریخ ثبتنام 10/8/20 ارسالیها 3,072 پسندها 6,259 امتیازها 33,273 مدالها 16 سطح 13 10/8/23 #8 مارینا آروین گفت رفت کار دل ز دست، اکنون تو دان جان امید اندر تو بست، اکنون تو دان کلیک کنید تا باز شود... ره آسمان درونست پر عشق را بجنبان پر عشق چون قوی شد غم نردبان نماند امضا : m.sina
مارینا آروین گفت رفت کار دل ز دست، اکنون تو دان جان امید اندر تو بست، اکنون تو دان کلیک کنید تا باز شود... ره آسمان درونست پر عشق را بجنبان پر عشق چون قوی شد غم نردبان نماند
Tara Motlagh کاربر سایت کاربر انجمن تاریخ ثبتنام 1/8/23 ارسالیها 305 پسندها 1,017 امتیازها 6,833 مدالها 10 سطح 9 10/8/23 #9 رفتنت رفتن جان است و خودت میدانی تا ابد در دل بیجان تنم میمانی امضا : Tara Motlagh
m.sina کاربر سایت کاربر خبره تاریخ ثبتنام 10/8/20 ارسالیها 3,072 پسندها 6,259 امتیازها 33,273 مدالها 16 سطح 13 15/8/23 #10 Tara Motlagh گفت رفتنت رفتن جان است و خودت میدانی تا ابد در دل بیجان تنم میمانی کلیک کنید تا باز شود... روز من شب شد و آن ماه براهی نگذشت این چه عمریست که سالی شد و ماهی نگذشت ذوق آن جلوه مرا کشت، که وی از سر ناز آمد و گاه گذشت از من و گاهی نگذشت امضا : m.sina
Tara Motlagh گفت رفتنت رفتن جان است و خودت میدانی تا ابد در دل بیجان تنم میمانی کلیک کنید تا باز شود... روز من شب شد و آن ماه براهی نگذشت این چه عمریست که سالی شد و ماهی نگذشت ذوق آن جلوه مرا کشت، که وی از سر ناز آمد و گاه گذشت از من و گاهی نگذشت