ملکه جهنمی❄ کاربر فعال تالار وحشت + گوینده آزمایشی کاربر فعال بخش تاریخ ثبتنام 2/8/19 ارسالیها 2,587 پسندها 15,705 امتیازها 44,373 مدالها 19 سطح 24 31/8/23 #41 سرمست شد نگارم بنگر به نرگسانش مستانه شد حدیثش پیچیده شد زبانش امضا : ملکه جهنمی❄
D Deleted کاربر سایت کاربر فعال تاریخ ثبتنام 3/7/21 ارسالیها 1,490 پسندها 26,307 امتیازها 61,573 مدالها 56 سطح 33 31/8/23 نویسنده موضوع #42 سوزد و گریَد و افروزد و خاموش شود هرکه چون شمع بخندد به شبِ تارِ کسی
D Deleted کاربر سایت کاربر فعال تاریخ ثبتنام 3/7/21 ارسالیها 1,490 پسندها 26,307 امتیازها 61,573 مدالها 56 سطح 33 31/8/23 نویسنده موضوع #43 سنگ اندر بر بسی دویدیم چو آب بار همه خار و خس کشیدیم چو آب آخر به وطن نیارمیدیم چو آب رفتیم و ز پس باز ندیدم چو آب
سنگ اندر بر بسی دویدیم چو آب بار همه خار و خس کشیدیم چو آب آخر به وطن نیارمیدیم چو آب رفتیم و ز پس باز ندیدم چو آب
D Deleted کاربر سایت کاربر فعال تاریخ ثبتنام 3/7/21 ارسالیها 1,490 پسندها 26,307 امتیازها 61,573 مدالها 56 سطح 33 31/8/23 نویسنده موضوع #44 سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی چشم آسایش که دارد از سپهر تیز ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی...
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی چشم آسایش که دارد از سپهر تیز ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی...
D Deleted کاربر سایت کاربر فعال تاریخ ثبتنام 3/7/21 ارسالیها 1,490 پسندها 26,307 امتیازها 61,573 مدالها 56 سطح 33 31/8/23 نویسنده موضوع #45 سود و سرمایهٔ من گر رود باکی نیست ای تو عمر من و سرمایهٔ هر سود بیا مونس جان و دلم بیرخ تو صبری بود آتشت صبر و قرارم همه بربود بیا
سود و سرمایهٔ من گر رود باکی نیست ای تو عمر من و سرمایهٔ هر سود بیا مونس جان و دلم بیرخ تو صبری بود آتشت صبر و قرارم همه بربود بیا
m.sina کاربر سایت کاربر خبره تاریخ ثبتنام 10/8/20 ارسالیها 3,110 پسندها 6,383 امتیازها 33,273 مدالها 16 سطح 13 31/8/23 #46 Ayanᵛᵗ گفت سود و سرمایهٔ من گر رود باکی نیست ای تو عمر من و سرمایهٔ هر سود بیا مونس جان و دلم بیرخ تو صبری بود آتشت صبر و قرارم همه بربود بیا کلیک کنید تا باز شود... سرگشتۀ محضیم و در این وادیِ حیرت عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم چون می نرسد دست به دامان حقیقت سهل است اگر در پی افسانه نباشیم امضا : m.sina
Ayanᵛᵗ گفت سود و سرمایهٔ من گر رود باکی نیست ای تو عمر من و سرمایهٔ هر سود بیا مونس جان و دلم بیرخ تو صبری بود آتشت صبر و قرارم همه بربود بیا کلیک کنید تا باز شود... سرگشتۀ محضیم و در این وادیِ حیرت عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم چون می نرسد دست به دامان حقیقت سهل است اگر در پی افسانه نباشیم
ملکه جهنمی❄ کاربر فعال تالار وحشت + گوینده آزمایشی کاربر فعال بخش تاریخ ثبتنام 2/8/19 ارسالیها 2,587 پسندها 15,705 امتیازها 44,373 مدالها 19 سطح 24 1/9/23 #47 m.sina گفت سرگشتۀ محضیم و در این وادیِ حیرت عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم چون می نرسد دست به دامان حقیقت سهل است اگر در پی افسانه نباشیم کلیک کنید تا باز شود... سود و سرمایهٔ من گر رود باکی نیست ای تو عمر من و سرمایهٔ هر سود بیا امضا : ملکه جهنمی❄
m.sina گفت سرگشتۀ محضیم و در این وادیِ حیرت عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم چون می نرسد دست به دامان حقیقت سهل است اگر در پی افسانه نباشیم کلیک کنید تا باز شود... سود و سرمایهٔ من گر رود باکی نیست ای تو عمر من و سرمایهٔ هر سود بیا
m.sina کاربر سایت کاربر خبره تاریخ ثبتنام 10/8/20 ارسالیها 3,110 پسندها 6,383 امتیازها 33,273 مدالها 16 سطح 13 2/9/23 #48 ملکه جهنمی❄ گفت سود و سرمایهٔ من گر رود باکی نیست ای تو عمر من و سرمایهٔ هر سود بیا کلیک کنید تا باز شود... سست پیمانا به یک ره دل ز ما برداشتی آخر ای بدعهد سنگین دل چرا برداشتی خاطر از مهر کسان برداشتم از بهر تو چون تو را گشتم تو خود خاطر ز ما برداشتی امضا : m.sina
ملکه جهنمی❄ گفت سود و سرمایهٔ من گر رود باکی نیست ای تو عمر من و سرمایهٔ هر سود بیا کلیک کنید تا باز شود... سست پیمانا به یک ره دل ز ما برداشتی آخر ای بدعهد سنگین دل چرا برداشتی خاطر از مهر کسان برداشتم از بهر تو چون تو را گشتم تو خود خاطر ز ما برداشتی
ملکه جهنمی❄ کاربر فعال تالار وحشت + گوینده آزمایشی کاربر فعال بخش تاریخ ثبتنام 2/8/19 ارسالیها 2,587 پسندها 15,705 امتیازها 44,373 مدالها 19 سطح 24 2/9/23 #49 m.sina گفت سست پیمانا به یک ره دل ز ما برداشتی آخر ای بدعهد سنگین دل چرا برداشتی خاطر از مهر کسان برداشتم از بهر تو چون تو را گشتم تو خود خاطر ز ما برداشتی کلیک کنید تا باز شود... سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی چه خیال ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی امضا : ملکه جهنمی❄
m.sina گفت سست پیمانا به یک ره دل ز ما برداشتی آخر ای بدعهد سنگین دل چرا برداشتی خاطر از مهر کسان برداشتم از بهر تو چون تو را گشتم تو خود خاطر ز ما برداشتی کلیک کنید تا باز شود... سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی چه خیال ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی
Tara Motlagh کاربر سایت کاربر انجمن تاریخ ثبتنام 1/8/23 ارسالیها 305 پسندها 1,017 امتیازها 6,833 مدالها 10 سطح 9 6/9/23 #50 ملکه جهنمی❄ گفت سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی چه خیال ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی کلیک کنید تا باز شود... سخن عشق تو بیآنکه برآید به زبانم رنگ رخساره خبر میدهد از سر درونم امضا : Tara Motlagh
ملکه جهنمی❄ گفت سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی چه خیال ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی کلیک کنید تا باز شود... سخن عشق تو بیآنکه برآید به زبانم رنگ رخساره خبر میدهد از سر درونم