مباحث متفرقه ایده برای نوشتن رمان‌های عاشقانه

[❥لیلیِ او]

این نکته را در نظر داشته باشید که برای نوشتن یک داستان عاشقانه جذاب، کشمکش (conflict) شرط اصلی است. همانطور که شکسپیر گفته است: "مسیر عشقِ واقعی هرگز هموار نبوده است." موانع به شخصیت های شما این فرصت را می دهند که متحول شوند و رشد کنند و عشق خود را ثابت کنند. همچنین این موانع برای آنها موقعیت های جالب توجهی را بوجود می آورند.

برخی از این ایده ها ممکن است نقاط تاریکی را در خود داشته باشند. حتی اگر از ایده های ارائه شده استفاده نکردید، ممکن است شما را به فکر وا دارد تا بتوانید ایده منحصر به فرد خود را پیدا کنید.



یکی از آنها یا هر دو دارای نقص های شخصیتی اند: صادقانه بخواهیم داستان های عاشقانه در زندگی واقعی را در نظر بگیریم، این موضوع، مسئله اصلی در روابط عاشقانه...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[❥لیلیِ او]

در گذشته دلش را شکسته است. شاید دلیلی در پشت آن تصمیم وجود داشته و یا شاید در آن زمان اشتباه کرده و اکنون به آن درک رسیده است. یا این که در گذشته او را نادیده گرفته است.

او در گذشته رفتار نادرستی نسبت به او داشته است: این رفتار اشتباه ممکن است متوجه خود او و یا یکی از اعضای خانواده یا دوستش شده باشد. (یا ممکن است آن عضو خانواده یا دوستش دروغ گفته باشند.)

پسر در گذشته، مرتکب خطایی شده است. اگرچه دختر قربانی آن خطا نبوده است، چطور می تواند مطمئن شود که او تغییر کرده و همان آدم سابق نیست؟

او نمی تواند به کسی اعتماد کند: آخرین رابطه عاشقانه او با خ**یا*نت پایان یافته است.

او نمی تواند با کسی صمیمی شود: شاید به دلیل آسیب های روانی گذشته، نسبت به نشان دادن...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[❥لیلیِ او]

آنها دوستان خوب هم هستند: آنها نمی خواهند رابطه دوستی بینشان از بین برود و وارد یک رابطه عاشقانه شوند.

آنها همکار هستند: آنها نمی خواهند وارد رابطه عاشقانه با کسی در محل کار خود شوند.

او از هویت واقعی دیگری ترسیده است: مثلاً مجرم سابقه داریست یا اگر داستان شما در ژانر فانتزی ست می تواند شخصیت دیگر یک گرگینه باشد یا هر چیز دیگری.

او یک راز دارد: او بخشی از یک برنامه محرمانه است یا هکر است و یا چیزی از این دست. (وقتی او متوجه این راز می شود ممکن است کشمکش ها به مورد قبلی تبدیل شوند و یا هر نوع عکس العمل دیگری را بوجود بیاورد)

قرار گذاشته بودند که فقط رابطه کوتاهی داشته باشند: در چنین سناریویی عاشق شدن یکی یا هر دوی این شخصیت ها می تواند داستان را جذاب...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[❥لیلیِ او]

یکی از آنها به شخص دیگری وعده ازدواج داده است: شاید عروسی از قبل برنامه ریزی شده است. ممکن است او دلایلی برای پذیرفتن یک ازدواج بدون عشق داشته باشد.

او علاقمند به شخص دیگری است: اما هنوز نمی داند که آن شخص مناسبی نیست.

زمانی که با هم می توانند سپری کنند محدود است: مثلاً قصد دارد برای تحصیل به خارج از کشور سفر کند، ویزای کار وی تقریباً تمام شده است، یا قصد دارد به یک مأموریت فضایی به سیاره دیگری برود و هرگز برنخواهد گشت.

با هم بودن به یک فداکاری بزرگ نیاز دارد: او باید کار رویایی خود را رها کند یا باید از خانواده خود دور شود و غیره.

یکی برای امنیت دیگری خطر دارد: زیرا یک جاسوس، خون آشام یا چیزهایی از این دست است.

یکی باعث ناراحتی دیگری خواهد شد...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[❥لیلیِ او]

او زشت، عجیب و غریب یا ترسناک است: اما وقتی با شخصیت واقعی او آشنا می شود، او را متفاوت می بیند (در اصل همان داستان دیو و دلبر)

او ممکن است اصلاً واقعی نباشد: آیا ممکن است که او در رویاهای خود با پری یا بیگانه ای فضایی ملاقات می کند؟

آنها نمی توانند در زندگی واقعی به هم برسند: یک اقیانوس یا چند قرن بین آنها فاصله وجود دارد.

او یک مظنون است: در پرونده قتل یا سرقت.

با خانواده او سازگاری ندارد: آیا او واقعاً می تواند این شرایط را قبول کند؟ یا اینکه یکی از آن ها بچه دارد و این آن چیزی نیست که او برای خودش تصور می کرده است.

او عاشق آزادی خود است: و همیشه زندگی بی دغدغه ای را برای خود متصور بوده و قصد ازدواج ندارد.

پسر عاشق دختریست که او را...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.