دنباله دار حرفه ایی ترین تقلبی که کردی؟؟؟

[سالخورده و گربه اش]

همیشة محض احتیاط چند تا برگة نُت چسبدار کوچیك رو بة زیر ِ قسمت پاییني مانتوم مي‌چسبونم بعد موقع امتحان فقط کافیة گوشة ي مانتو رو بدم بالا! و یا برای امتحان فیزیک و شیمي کة ماشین حساب مجازة پشت ِ ماشین حساب یادمة فرمول هاي شیمي رو هم بة کنارة جامدادي چسبوندة بودم. البتة کاربردي ترین تقلب فقط کف ِ دست!:/
تو آزمون تیزهوشان بة قدري بغلي هام نزدیكم بودن کة من بة راحتي برگة رو می‌دیدم، منتهي دیدم وضع اینا از من خراب ترة! این شد که به خودم اکتفا کردم

 

[سالخورده و گربه اش]

ولي از نظر ِ خودم خفن ترینش کة انقدر هول کردة بودم قلبم بین دندونام بود واسة ي کوییز کلاسي فیزیك بود. معلمة می‌گفت امتحان دارید بعد میومد سوالات رو سر ِ کلاس طرح مي‌کرد! خلاصة هر چي سوال قاراشمیش از مغناطیس بة ذهنش رسید گفت فقط هم ۴ نمرة! بعد تموم کة شد داد بة دو نفر از بچة ها تصحیح کنن (اگة تنبلي اش نبود..) واسة زنگ ِ بعد کة فناوری بود همه رفتیم کارگاه، یکي از اون دختراهم برگه هاشو برد یکی نبرد. خلاصه که برگه ی من تو اون بالایی ها بود پس به بهانه سرویس بیرون زدیم و برگه را درست نموده و درست همان لحظه که سرخوش از پله ها پایین میرفتم فرد مصحح از پله ها بالا امد-_-

 

[*__Aynaz__*]

اينقد تقلب كردم ك يادم نمى ياد حرفه اى ترينش چى بوده
ولی یادمه یه بار برای امتحان مطالعات تمام ۸ درس رو روی یه برگه A4 نوشته بودم و سر امتحان کامل بازش کردم و معلم نفهمید خودم بیست شدم بعد هم برگه رو انداختم رو میز پشت سریم ولی خب نتونست کامل بنویسه نمرش خیلی درخشان شد البته اگ من نبودم ک کمتر می شد
امتحان فیزیک ترم هم رو برگه کوچکی شماره سوال ها رو برا پشت سریم می نوشتم می نداختم عقب اونم جواب می داد می زاشت رو دسته صندلیم خیلی خوب پیشترفتیم ولی یکی از تکه برگه ها افتاد رو زمین معلم دینی ( مراقب) برداشتش ولی نفهمید مال کیه
اشتباهی به مهرا ( mehrabi83 ) گیر دادن مهرا هم گفت خط من نیست
مهرا جووووووون خیلییییییی ممنون ک با اینکه می دونستی ماله منه...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[*__Aynaz__*]

يه بار هم برا امتحان شيمى مى تونستم ماشين حساب بياريم كلن سه چهار نفر ماشين حساب داشتن وقتى ماشين حساب جابه جا مى كرديم جوابا رو مى داشتيم تو جلد ماشين حساب
tuelc
mehrabi83

 

[Minaa]

معلم رو میز نیمکت نشسته بود فاصلش بامن دو متر بود
دوستم بهم برگه داد تا توش جوابا رو بنویسم
حواس معلم که پرت شد اومدم بدم بهش ک معلمم همونجا برگشت طرفم
هول شدم کاغذو انداختم،باد زدش انداختش زیر میز
دوستم با کفشاش کاغذو نگه داشت و زیر پاش مخفی کرد
بعدم تمام جوابارو از رو کاغذ که بین دوتا پاش بود نگاه کرد

 

[elahe.an]

من خودم به شدت از تقلب متنفرم وبه نظرم دزدی درعلم شخصه اما فقط یبار تقلب کردم که اونم لو رفتم امتحان عربی داشتیم ودوتا جمله عربی پشت برگه کارت ورود به جلسه نوشته بودم ک اونم نیومد مراقب خانومم یه اخمو وبدعنقی بود که آخری نداشت ووییی خلاصه ابروم رفت هی هی

 

[*__Aynaz__*]

مهرا ( mehrabi83 ) براى امتحان ترم زيست همه ى جواب ها رو نوشت و وقتى برگشو مى داد از كنارم رد شد انداخت رو ميزم پنج دقيقه مونده بود مراقب همش كنارم بود ولى من فقط تونستم دو تا سوال رو نگاه كنم

 

[Minaa]

من خودم به شدت از تقلب متنفرم وبه نظرم دزدی درعلم شخصه اما فقط یبار تقلب کردم که اونم لو رفتم امتحان عربی داشتیم ودوتا جمله عربی پشت برگه کارت ورود به جلسه نوشته بودم ک اونم نیومد مراقب خانومم یه اخمو وبدعنقی بود که آخری نداشت ووییی خلاصه ابروم رفت هی هی

اینو گفتی یاد امتحان عربی خودم افتادم که به دوستم 4 تا سوالو که تستی بود به صورت چشمک زن تقلب رسوندم.با انگشتام هی جواب میدادم
بعد بغل دستیای دوستم هم منو میدیدن اونا هم تقلب میکردن:/

 

[Minaa]

مهرا ( mehrabi83 ) براى امتحان ترم زيست همه ى جواب ها رو نوشت و وقتى برگشو مى داد از كنارم رد شد انداخت رو ميزم پنج دقيقه مونده بود مراقب همش كنارم بود ولى من فقط تونستم دو تا سوال رو نگاه كنم

ما برگه هامونو میدادیم یهو باهم.کلاس شلوغ میشد.بعد به اون چند نفری ک مونده بودن تند تند بالا سرشون وامیستادیم جوابارو میگفتیم.حتی جلو معلم کتاب باز میکردیم بهش میگفتیم

 

[KãrMãW]

بهترین تقلبم ماله همین یه هفته پیش بود تو اموزشگاه زبان با پسرا و دخترا هماهنگ کردیم تقلب بدیم معلم میدید تقلب میکنیم گفت ازتون نمره کم میکنم ولی کاری نکرد خداییش خیلی حال داد یکی سر گرم میکرد بقیه تقلب میکردیم
یا یه پسرا خواست تقلب بده گزینه چهار میشد چهارتا انگشتشو گذاشته بود رو برگه باد میزد خودشو میگفت خیلی گرمه^.^
یا دستشو میذاشت رو صرتش سه رو نشون میداد هممون نمره هامون مث هم شد خخ