دنباله دار بزرگ ترین خرابکاری تو مدرسه ???_

  • نویسنده موضوع رانیا منصوری
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 33
  • بازدیدها 1,255
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

BLACK.MOON

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
18/1/20
ارسالی‌ها
127
پسندها
4,672
امتیازها
20,913
مدال‌ها
10
سطح
11
 
  • #21
ما هر کاری می‌کردیم، حتی فیلم دیدن و اهنگ و رقصیدن وسط کلاس
تمام کلاس یه روز که معلم نبود، یکی از بچه‌ها توپ والیبال اورده بود
همه شروع کردیم از پشت میز والیبال بازی کردن که بعد دو بار خوردن توپ به دیتا دفعه‌ی سوم دیتا رو ناقص کردیم
حتی توی کلاس یکی می‌خواست موهاشو کوتاه کنه، هم قیچی رو باز کرد، توپ با سرعت خورد به دستش و... موهای بیچارش با اون مدلی که کوتاه شد):
یه بارم دوستم داشت دستاشو لاک می‌زد که معلممون صداش زد، به معلممون گفت که اگه گذاشتن لاک بزنیم، خانم صبر کن یه ریملم بزنم( زنگ اخر بود) بس که بیچاره سرگرم لاک زدنش بود خودش رو لو داد، خانممون هم اومد میز اخر که دوستم یکی از ناخوناش رو بد لاک زده بود رو با مانتوی خانممون پاک کرد و به کارش ادامه داد و بعدش داد خانممون و تا سه روز...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : BLACK.MOON

Mahsa_rad

نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
14/4/20
ارسالی‌ها
3,511
پسندها
65,288
امتیازها
74,373
مدال‌ها
31
سطح
43
 
  • #22
کدومو بگم:/
پارسال که میزتنیسو سره خوندن اهنگ ساسی شکستیم خسارتم ندادیم

اسپیکر مدرسرو به تنهای دوروز بردم خونمون هیشکی نفهمید باز برشگردوندم

یه ماموره جوون اومد مدرسمون کلاسه ما گفتیم اژیر بزن نزد منم با دهنم ادای اژیر دراوردم بدبخت رفت

زنگای تفریح اهنگای تتل فراموش نشود

امتحان عربی داشتیم با ی معلم سگ اخلاق
منم همگانی داشتم تقلب میدادم اونم یهو زل زد توصورتم منم دندونامو نشونش دادم
بدبخت ترسید دیگ چیزی نگف:/

یبارم کلاس جبرانی گزاشته بودن معلمش ی پسره ژیگول بود رفت بیرون تا زود بیاد ادامسامو که ده ساعت بود داشتم میجوییدم چسبوندم زیرش
اونم هیچی نگف

کلا شانس دارم:/
 
امضا : Mahsa_rad

~naz

کاربر سایت
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
7/5/20
ارسالی‌ها
977
پسندها
26,460
امتیازها
46,073
مدال‌ها
19
سن
20
سطح
28
 
  • #23
پنجره کلاس آزمایشگاه رو بسته بودن
با پیچ گوشتی خرابش کردم و بازش کردم

با بطری آب همه رو خیس کردم
خیلی گشتن تا بفهمن کار کی بود ولی آخرش نفهمیدن

تو مدرسه جیغ بلند کشیدم ولی هیشکی نفهمید کار من بود

سر کلاس موقع درس دادن صدای گاو و بز و حیوونا رو براشون تداعی می کردم و نمی فهمیدن کار منه

خیلی هس
ولی اینا ب ذهنم رسید
:458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d: :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
 
امضا : ~naz

Reyhon

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
11/10/19
ارسالی‌ها
157
پسندها
4,446
امتیازها
16,633
مدال‌ها
11
سطح
12
 
  • #24
ترسوندن معلم
 
امضا : Reyhon
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Vini.

Atousa

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/12/18
ارسالی‌ها
1,162
پسندها
7,044
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
سطح
12
 
  • #25
حرفه و فن داشتیم یه روز دبیر گفت که آاشپزی کنیم بعد پیکنیک بردیم طبقه سوم منفجر شد موهای یکی از بچها سوخت به حدی گند زدیم که هیچ وقت فراموش نمیشه
 
امضا : Atousa

Bahar.A

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
14/5/20
ارسالی‌ها
1
پسندها
38
امتیازها
30
سطح
0
 
  • #26
۱-پارسال سر کلاس علوم با کش بازی میکردم از دستم در رفت خورد به صورت معلمم
۲-بیسکوییت و کیک ریز ریز کردم زنگ تفریح ریختمشون رو پنکه سقفی معلم که اومد داخل به جلوییا گفتم روشنش کنن خودمم چون ته کلاس بودم از ریزش باران کیک و بیسکوییت در امان بودم
 

"همتا "

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
18/12/19
ارسالی‌ها
110
پسندها
3,261
امتیازها
16,263
سطح
0
 
  • #27
از طبقه سوم رو دخترا اب می‌ریختیم
 

زهرا ادیب

کاربر سایت
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
15/4/20
ارسالی‌ها
1,308
پسندها
10,074
امتیازها
31,873
مدال‌ها
2
سطح
0
 
  • #28
بچه ها رو جمع کردم که برن به مدیر اعتراض کنن (برای یکی از معلم‌ها که خوب درس نمی داد) خودم قایم شدم. یه آشوبی درست شد که نگو دسته جمعی با مدیر دعواشون شده بود من قایم شده بودم نگاه می کردم می خندیدم
 
آخرین ویرایش

Akay

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
26/8/19
ارسالی‌ها
504
پسندها
8,481
امتیازها
24,973
مدال‌ها
18
سطح
15
 
  • #29
شاید فراری دادن دوتا از بچه های مد:/ البته ماماناشون زنگ زدن به زور گفتن بچه های ما رو هم بیار ولی خب دیگه مدیر نذاشت منم فراریشون دادم-_
 

لآجِوَرْد

کاربر سایت
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
4/6/20
ارسالی‌ها
647
پسندها
26,562
امتیازها
44,673
مدال‌ها
20
سطح
28
 
  • #30
بچه ها رو جمع کردم که برن به مدیر اعتراض کنن (برای یکی از معلم‌ها که خوب درس نمی داد) خودم قایم شدم. یه آشوبی درست شد که نگو دسته جمعی با مدیر دعواشون شده بود من قایم شده بودم نگاه می کردم می خندیدم
یبار همین اتفاق برا منم افتاد با این تفاوت که دخترا منو انداختن جلو خودشون نظاره‌گر موندن عقب منم که جوگیر و به شدت مغروووور گفتم اوکی میرم جلو کم هم نمیارم خلاصه اینقد رفتم و اومدم و با مدیرمون که آدم به شدت وحشتناکیه دعوا کردم(چون طرف واقعا خوب درس نمیداد) که آخرش اسمم تو مدرسمون پیچید به عنوان شجاع مدرسه که رفته با مدیر دعوا کرده!
آخرش معلمه رو عوض نکردن ولی بعد اون روز معلمه یه جوری عوض شد، خوب درس میداد و مهربون شد که باورم نمیشد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : لآجِوَرْد
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا