شاعر‌پارسی اشعار فرزانه نصیری

[ASaLi_Nh8ay]

(عیدتان مبارک )

عید نوروز آمد و فصل بهاران شد پدید
مڙده از وصل گل و بلبل به سال نورسید

قمریانی خوش نوا برشاخساران آمدند
بلبلان چه چه زنان مستنددرسال جدید

شادباشیددوستان مهربان وبامرام
شادمانی، کامیابی، برشما دارم امید

از خدا خواهم وجود جملگی دور از بلا
بخت واقبال شما ای دوستان باشد سپید

عیدتان باشد به شادی زندگی وفق مراد
(مهربانو) میدهد تبریک در عید سعید
​

 

[ASaLi_Nh8ay]

(کاش!...)


کاشکی دل ها اسیر غم نبود
تادرون خانه ای ماتم نبود

کاش با هم مهربانتر میشدیم
کینه و بغضی در این عالم نبود

کاش این دلها صفایی داشتند
نیکی و مهرو محبت کم نبود

کاش سرو راست قامت میشدیم
پشتمان با مشکلاتی خم نبود

کاش گلها جاودانی میشدند
هیچ خزانی برگل مریم نبود

کاشکی کانون گرمی داشتیم
سردی دلها در این آدم نبود

کاش ساز زندگی خوش مینواخت
زندگی سازش به زیر و بم نبود

کاش ظلم و ظالمی بی رنگ بود
رنج بر مظلو م آیا کم نبود؟

کاش ارزان می شد اجناس گران
روی گونه اشکها نم نم نبود

(مهربانو) گفته کاشکی در جهان
صدق و حقه درهم و برهم نبود​

 

[ASaLi_Nh8ay]

همسرم روزت مبارک نازنین

نوز دهم از ماه اسفند آمده بوی بهار
شد شکوفا غنچه ای زیبا میان لاله زار

روزمیلادت مصادف گشته با ماه رجب
بلبلان چه چه زنان مستند روی شاخسار

جشن میلاد تورا در دل چراغان میکنم
همسر وارسته ام دادی به من تو اعتبار

نام عباس برسرت باشد خدا شد یاورت
بوده عباس علی پشت و پناهت نامدار

افتخاری برمن و هستی به فرزندان خود
یک پدر با فضل ودانش تو چنان با افتخار

سایه ات باشد سرما یار با مهر وفا
بی بلا باشد وجود تو به حق کردگار

رنج و زحمت را کشیدی بهر فرزندان خود
تا همه باهم به زیر سایه تو کامکار

مهربانی را به من آموختی ای مهربان
زندگی بی تو برایم میشود چون شام تار

زادروز تو مصادف گشته با ماه رجب
ماه مولود علی باشد شه عالی وقار

در پناه سایه ی مولا امیر...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[ASaLi_Nh8ay]

روزنه ی امید


من واژه واژه الفبای جهان را
به جستجوی تو می گردم
کافیست از پشت پنجره نگاهی به من بیندازی​

 

[ASaLi_Nh8ay]

عنان دل


عنان دل بکشانم به هر کجا که تویی
سمند خود بدوانم به هر سرا که تویی
نه برقرار شود دل به کوی غیر توام
به هر چه برزن و کویی شدم نوا که تویی ​

 

[ASaLi_Nh8ay]

(نیم قرن گذشت)


درد دل گویم که دارویی به هر درد و دواست

باخدا باشی خدا هر مشکلی مشکل گشاست

یکهزارو سیصد و چل هفت شمسی زاده ام

مادری بس مهربان دارم که یاری باوفاست

همسری لایق عطا کرده به من حی جلیل

همسر شایسته در این خانه ام فرمانرواست

سالها در زیر یک سقف زندگانی داشتیم

این غزل را گر کنم تقدیم او الحق رواست

دختری فرهیخته دارم اهل علم است و عمل

دو پسر دارم که هریک همچو شیر بیشه هاست

گو به فرزانه که این دنیا سرایی فانی است

فکر عقبی کن که این دنیا حقیقت بی بقاست​

 

[ASaLi_Nh8ay]

حق من را به خودم پس بدهيد


کودک دل گوید :
زندگی ..خاک ..هوا ..حتی نور
همه ی آنچه خدا کرده عطا
حق منست .
حق من را به خودم پس بدهيد
تن سالم ..نفسِ عطرآگین
سبزی باغ و چمن ، حق من است
آسمان ، بارش ِ بارانِ مرا پس بدهيد
چشمه های پر آب ..
رودِ آرام و روان ..
سبزه زاران که لمیده ست به دشت
آسمان ِ آبی
و صفای وطنم حق منست
چه شد آن چشمه
که مهتاب
درآن تن می شست ؟
شادمانی مرا پس بدهید !
بگذارید بروید گل بابونه ی دشت
تا تناول بکند پروانه
من به این خاک تعلق دارم
وبه دریائی که
سرش از عشق به ساحل کوبد
یا همین حوض حیاط
که درآن ماهی آزاد شناور باشد
معرفت یکرنگی است
من به آواز و پر چلچله ایمان دارم
مُردم از این همه تکلیف ،
که بردوش من است !
(تو بگو شاعر اشعار دَری !
تا به کی بی خبری ؟ )...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[ASaLi_Nh8ay]

خواهر من گوهر یکدانه ام


چهارم آذر ،گویا یک بهاری دیگر است
جشن میلادتو هم در گلعذاری دیگر است

ای فریده خواهر من گوهر یک دانه ای
آرزوی شادیت قول و قراری دیگر است

خانه با تو چون بهشت انورین باشد مدام
زندگانی با تو هم یک روزگاری دیگر است

ای که هستی همدم و یار پدر هم مادرت
اجر و پاداش توبا دادیاری دیگر است

بین که فرزانه به تو گوید مبارک زادروز
شادباش من برای تو شعاری دیگراست

یکصد وسی سال باشی برقرار و شادمان
این دعا هم بهر تو یک افتخاری دیگر است​

 

[ASaLi_Nh8ay]

روز میلادت مبارک‌همسرم


روز میلادت مبارک‌همسر وارسته ام

باتو‌زیبا زندگانی گشته و وابسته ام

یکهزار و سیصد شصت هفت و درفصل بهار

زندگی آغاز گشت و من به تو پیوسته ام

سالها سر را به روی شانه هایت می نهم

مهربانی و محبت دیده قلب خسته ام

نام‌عباس بر سرت باشد مبارک‌مهربان

با محبتهای تو از رنج و غمها جسته ام

سایه ات باشد سر خانه وجودت بی بلا

گر نباشی یک ‌کبوتر با دوبال بسته ام

یک پدر دلسوز هستی بهر فرزندان خویش

همسری شایسته هستی و گل گلدسته ام

این دل فرزانه اینک با دلت گشته عجین

بی تو من‌ در زندگانی زورقی بشکسته ام​

 

[ASaLi_Nh8ay]

شقایق پاییزی


يواش !
آهسته !
پاورچين!
به خواب من ،
قدم بگذار
و در دشت شقايق های پاييزی
مرا
عاشق تر از خود کن
که من بی تو
مثال برگ پاييزم
گهی اشکم..
گهی آهم
و در آغوش تو لبريز لبخندم
خدا را شکر ..
چه خوشبختم​