اجتماعی - عاشقانه

  1. S

    در حال تایپ رمان ققنوس نبودیم اما از خاکسترمان زاده شدیم |sarina.a کاربر انجمن یک‌رمان

    خلاصه: لیلی، دختری میان گذشته‌ای زخمی و آینده‌ای نامعلوم، وقتی همه چیز برعلیه‌اش شده، با بازگشت کسی که سال‌ها مهرش را در سینه پنهان کرده، روبه‌رو می‌شود. اما گذشته‌ی تلخ و اسرار خانوادگی، بازگشت به او را سخت می‌کند. هر قدم برای بازگشت لیلی با آدم‌هایی گره می‌خورد که مثل آینه، بخش‌های گم‌شده‌ی...
  2. ساپورا

    در حال تایپ رمان سال‌هاست که زن‌ها مرده‌اند | ساپورا کاربر انجمن یک رمان

    کد رمان: 4503 ناظر: @Armita.sh خلاصه: پدر بارها گوشزد کرده بود که دختر جایش در خانه است، دختر باید سایه داشته باشد، دختر بیرون امنیت ندارد، دختر باید کم حرف بزند...نسنجیده حرف نزند. و آن‌قدر دختر دختر کرد تا دخترانه‌هایم را از من گرفت. عقایدی که تمام دنیایم را از من گرفت، از من دختری ساخت که...
عقب
بالا