نام دلنوشته:
نام نویسنده: mahan.dlr
مقدمه:
ابر چه چیزی برای گفتن دارد؟ مگر میتواند صحبت کند؟ او فقط با قطرههای که روی چترها میافتد، برگی که اندکی سنگین میشود، گپ میزند. کارش ایستادن روی بغض و دلتنگیست تا در ذهن انسان خوب یا بد بشود. منم همچون ابرهای سیاه روی زمین تیره، میگریم تا بتوانم...