«یلدا» یعنی یک دوستت دارم طولانی از لب‌هایی که یک سال سکوت کرده بودند.

دست‌های نارنجی

  1. زهـرا دُلاریـᥫ᭡

    داستان کوتاه در حال تایپ داستان کوتاه دست‌های نارنجی | Zahra_A کاربر انجمن یک رمان

    کد داستان: 120 ناظر: @MIELE نام داستان کوتاه: دست‌های نارنجی نام نویسنده: Zahra.A ژانر: #فانتزی #درام خلاصه: وقتی سیستمِ کامپیوترِ سارای، هک می‌شود؛ توانایی کنترل داستانش هم از دستانش خارج می‌شود. برای جلوگیری از تغییر روند داستانی که برایش کلی زحمت کشیده بود، تنها یک راه پیش پایش می‌افتد؛...
عقب
بالا