کد رمان: 5197
ناظر: @Abra_.
خلاصه:
ماسکش را بر صورت زده و در تیرگی شب سلطهگرانه سراسر بیابان را در برگرفته و مصرانه سعی در به رخ کشیدن چهرهی سیاهش را دارد.
آتشی که هر لحظه شعلهورتر میشود و زبانههای سرکشش به آرامی، هر آنچه سرراهش قرار دارد را میسوزاند.
صدای جلز و ولز آتش و زوزههای...
کد رمان: 2968
ناظر: @L.latifi❁
★✩به نام خداوند جان و خرد★✩
خلاصه: داستان، زندگیِ شخصیِ هریک از اعضای گروهی خلافکار که با نام اتُمیک شناخته شدهاند و سارقانی حرفهای و زبردست هستند را نشان میدهد.
مسئول رسیدگی به پروندهی باند اتمیک، سرگرد شهرزاد سعدی، هنگامی که موفق به دستگیری این باند...