نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مینا

  1. (فاطمه1381)

    داستان کودکانه داستان بلند کودکانه"میناکوچولو"

    شب شده بود، خورشید خانم پشت کوه ها رفته بود و مینا کوچولو باید مثل همیشه به رختخواب می رفت اما او دوست داشت تا دیر وقت و زمانی که مامان و بابا بیدار بودند، کنارشان بنشیند و با آنها حرف بزند و مثل آنها تلویزیون تماشا کند. اما مامان هر وقت که مینا از او اجازه میگرفت بیدار بماند، اخم هایش را در هم...
عقب
بالا