کد رمان : 5700
ناظر: @asalezazi
خلاصه:
قطرههای خونِ چکیده بر دستانشان، گواه حقیقتی تلخ بود. یک نفر همه چیز را به فراموشی سپرد و از تمام گذشته تنها کابوسی آغشته به خاطرات در ذهنش باقی ماند؛ اما در ذهن دیگری همه چیز مو به مو حک شد.
شهداد پس از افشاگری بزرگ برای برگرداندن اعتبار خان پدر خانواده،...