کد رمان: 5812
ناظر: @asalezazi
خلاصه:
همیشه تاریکی شب بر حقایق سایه میاندازد؛ اما این بار متفاوت است؛ زیرا نه تنها این تاریکی، حقایق را در خود حل نکرده، بلکه آن ها را نیز از خود رانده است. پروندهای آغشته به ترس که با باز شدن هر گرهاش، صدها گرهی دیگر نمایان میشود؛ اجسادی تکه شده در قعر...