نام دلنوشته: رجم
نویسنده: هدیه قلیزاده امیری
مقدمه:
از رفتنت چندان نمیگذرد.
تو نیستی و من در خود سرگردانم، نبودنت شایعهای بیش نیست.
غیر قابل نفوذ برای واژگان، مصون برای سکوت، شبها را ترک میکنم، بدان شناخت مسیری بیآنکه بدانم زندگی را باید از کجا آغاز کنم!
کد رمان: 5197
ناظر: @Abra_.
خلاصه:
او نه گمشده بود، نه پیدا شده؛
فقط دختری با گذشتهای که هرگز تمام نشد.
در کودکیاش شعلهای جا گذاشتند، که حالا در بزرگسالی آتش شده؛
و قلبی دارد بیدریچه، بیقرار، آمادهی انفجار.
افرا برگشته، نه برای انتقام...
برای کشف خودش،
و رازی که سالهاست در سکوت،...