کد رمان: 5703
ناظر: @MAEIN
یاخیرالحافظین
خلاصه:
«آسو افخم»، زنیست در آستانهی چشیدن اجبارهای دوباره. هربار که بندهای تعلق را از دست و پای خود باز میکند دوباره سنگ سنگینی از راه میرسد و روی بالهای پروازش میافتد. درست مثل همینحالا که کشته شدن همسر سابقش در «پیلهسو»*، او را محکوم به...