وقتی کسی جوان، زیبا، ثروتمند و مورد احترام است، میپرسیم که: آیا شاد هم هست؟
تا بدانیم که خوشبخت است یا نه؟!
ولی اگر شاد باشد، دیگر فرقی نمیکند که جوان است یا پیر، راستقامت یا گوژپشت، ثروتمند یا فقیر...
گاهی آدم جُرات گوش دادنِ بعضی آهنگ ها را ندارد...❄
حذفشان هم نمیکند!
و مدام با خودش میگوید بالاخره یک روز قلبم را میگذارم داخل لیوانی پر از یخ
و این را گوش میدهم...
دستانم را میتوانی ببندی،
پاهایم را میتوانی ببندی،
دهانم را میتوانی ببندی،
اما ذهنم را هرگز!
یک روز
از ذهن من، از ذهن تو،
از ذهن ما،
هزاران پرستوی وحشی به آسمان خواهد پرید...
گاهی آدم میماند بین بودن یا نبودن؛✨
به رفتن که فکر میکنی،
اتفاقی میافتد که منصرف میشوی،
میخواهی بمانی،
رفتاری میبینی که انگار باید بروی!...
و این بلاتکلیفی،
خودش کلى جهنم است...
وقتی كتابی توی جيبت يا توی كيفت داری،
مخصوصا وقتهايی كه غمگينی و غصهدار،✨
مثل اين است كه صاحب يك دنيای ديگر هستی!
دنيايی كه می تواند شادی را به تو برگرداند...