متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

|•ونگوگ•|

  • نویسنده موضوع ༆ALN
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 21
  • بازدیدها 447
  • کاربران تگ شده هیچ

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #1
°| ونگوگ که بود؟ :
وینسنت ویلِم ون گوگ نقاش نامدار سبک پست‌امپرسیونیست در ایالت برابانت هلند نزدیک مرز بلژیک به دنیا آمد. هرچند او در زمان حیاتش در گمنامی کامل به سر می‌برد، اما اکنون به عنوان یکی از تاثیرگذارترین نقاشان شناخته می‌شود. در کنار نبوغ سرشار هنری در برهه‌هایی از عمر خویش به بیماری‌های عصبی و اختلالات روانی مبتلا شد؛ به‌ویژه که وی قسمتی از گوش خود را برید و در پایان نیز خودکشی کرد.
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #2
من قلب و روحم را در کارم گذاشتم . و در این راه ذهنم را از دست داده ام.​

- ونگوگ
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #3
°| کودکی و جوانیِ ونگوگ:
او بزرگ‌ترین پسر آنا کاربنتوس و تئودورس ون گوگ بود. پدر و پدر بزرگش کشیش بودند و سه‌تا از عموهایش دلال آثار نقاشی بودند. درواقع چهار تا وینسنت وجود داشت یعنی اسم پدربزرگ و عموی او نیز وینسنت بود که به او عمو کنت می‌گفت. همچنین وینسنت نام برادر بزرگ‌تر وی و فرزند اول خانواده بود که چندی پس از تولد و یک سال قبل از تولد ونسان درگذشته بود.برادر محبوب و حامی‌اش تئو، چهار سال بعد از وینسنت به‌دنیا آمد. سپس خانواده ون گوگ دارای چهار فرزند دیگر شد و ... .
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #4
°| کودکی و نوجوانی:
در ۱۸۶۰ وارد دبستان شد. جایی که یک کشیش کاتولیک به ۲۳۰۰ دانش‌آموز درس می‌داد. از سال ۱۸۶۱ همراه خواهرش ویل در خانه تحت تعلیم یک معلم خصوصی بود تا اینکه در سال ۱۸۶۴ به یک مدرسه شبانه‌روزی رفت. دوری از خانواده او را افسرده می‌کرد و این مساله را در بزرگ‌سالی نیز عنوان کرد. در ۱۸۶۶ به یک مدرسه راهنمایی درهلند رفت و در آن‌جا تحت نظر هایزمن، که در پاریس به موفقیت‌هایی رسیده بود، اصول اولیه طراحی را آموخت.در ۱۸۶۸ ونسان ناگهان به خانه بازگشت؛ وی دوران نوجوانی و جوانی‌اش را این چنین تعریف کرد: دوران جوانی من، تاریک، سرد و بی‌حاصل بود.
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #5
°| کودکی و نوجوانی:
وینسنت در سن ۱۶ سالگی در سال ۱۸۶۹ نزد عمویش شروع به کارآموزی -دلالان بین المللی هنر- در شعبه اصلی پاریس کرد. و پس از مدتی از طرف عمویش به لندن فرستاده شد. این دوران خوبی برای او بود و در بیست سالگی از پدرش بیشتر پول در می‌آورد.در سال ۱۸۷۳ به لندن می‌رود. ارتباط روزانه او با آثار هنری، قدرشناسی او را از نقاشی بیان می‌کند. همسر تئو نقل می‌کند که این سال، خوشحال‌ترین سال زندگی ون گوگ بود.در همین دوران او عاشق دختر صاحب‌خانه‌اش یوجنی لویر شد ولی از وی جواب رد شنید، او به ون گوگ گفت که قبلاً به صورت مخفیانه با مستأجر قبلی‌اش نامزد کرده است.
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #6
زندگی هم برای اکثر ما چنین چیزی است. یک بوم خالی. بی معنی. چیزی که نگاه خیره اش، انگیزه و روحیه را از تو میگیرد.​

- ونگوگ
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #7
°| کودکی و نوجوانی:
وینسنت به‌تدریج منزوی شد و به مذهب روی آورد. پدر و عمویش او را به پاریس فرستادند که در یک کارگاه هنری کار کند. در آنجا بود که وینسنت از این‌که با هنر مانند یک کالای مصرفی برخورد می‌کرد پشیمان شد و این روحیه را به مشتریان نیز منتقل می‌کرد تا این‌که در ۱۸۷۶ از کار اخراج شد.
اعتقاد مذهبی او به تدریج شدیدتر شد تا آن‌جا که به انگلستان بازگشت و در یک مدرسه به صورت خیرخواهانه و بدون دستمزد به عنوان معلم و معاون یک مبلغ مذهبی به تدریس مشغول شد. این مدرسه در بندر رامزگیت قرار داشت و این فرصتی بود تا او چند طرح از مناظر آنجا بکشد.مدتی بعد جای مدرسه عوض شد.
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #8
°| کودکی و نوجوانی:
وینسنت هم به خانه بازگشت و شش ماه را در یک کتاب‌فروشی به کار مشغول بود، ولی بیشتر وقت خود را در اتاق پشت مغازه به طراحی و ترجمه انجیل به زبان‌های انگلیسی، فرانسوی و آلمانی می‌گذراند.ون گوگ به شدت صرفه‌جو بود و از مصرف گوشت پرهیز می‌کرد.
در سال ۱۸۷۷ وی تصمیم داشت روحانی شود (اصلا تصورش نمیشه کرد) بنابراین خانواده‌ اش او را به آمستردام و نزددیگر عمویش که یک فرمانده نیروی دریایی بود فرستادند. ولی وی موفق به تحصیل در الهیات نشد.

• ونگوگ •
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #9
| نامه های ونگوگ °
بخشی از نامه‌ی ونگوگ به خواهرش ویل در سال ۱۸۸۷ :
برای نوشتن یک کتاب،برای به سرانجام رساندن یک کار بزرگ،یا برای کشیدن یک نقاشی که در آن زندگی جریان دارداول از همه، خودِ انسان باید، زنده باشد... —
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #10
°|کودکی و نوجوانی(دلیل تنفر ونگوگ از دین):

در سال ۱۸۷۹ به یک منطقه حفاری معدن زغال سنگ بلژیک به عنوان مبلغ غیرروحانی مسیحی می‌رود و در این زمان است که از دین تنفر شدید پیدا می‌کند. او می‌نویسد: «باید سعی کنیم معنای واقعی کار هنرمندان بزرگ را بفهمیم، استادان مسلم و چیره دست در شاهکارهایشان ما را به دو صورت به سوی خدا هدایت می‌کنند یکی آن را در کتابی می‌نویسد و یا می‌گوید و دیگری در تابلو نقاشی.»
او در سال ۱۸۸۰ برای فراگیری هنر نقاشی به بروکسل رفت و پس از چندی تصمیم می‌گیرد که یک نقاش شود.
 
امضا : ༆ALN

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا