اون اول عاشق شد
برام مرام گذاشت؛ وقتی اصلا نمی شناختمش.
هوامو داشت، دوستم داشت.
با همه وجودش دوست داشت من خوشبخت باشم.
دلسوزم بود...
منم وقتی شناختمش،
دیدم خیلی خوبه!
بیش از اونی که فکر کنم خوبه...
خوب بود دیگه.. چی بگم؟
اصلا زندگی من وقتی شروع شد که عاشقش شدم...
ماهه
عشقه
دنیامه
زندگیمه...
حسین بن علی...
پ.ن:
تو مپندار که مجنون سر خود مجنون شد؛
ز سمک تا به سهایش کشش لیلا برد
من خس بی سر و پایم که به سیل افتادم
او که میرفت مرا هم به دل دریا برد...