- ارسالیها
- 1,134
- پسندها
- 22,374
- امتیازها
- 41,073
- مدالها
- 16
- نویسنده موضوع
- محروم
- #1
مادر آرزو داشت تا بتواند طوری فرزندانش را تربیت کند که مسیر زندگی هیچ کدامشان به پایان تلخی که پدر رسیده بود نرسد. اما شاید آنقدر درگیر تامین نیازهای مادی آنان بود که نفهمید کی و کجا پسر و دخترش راه دیگری را در پیش گرفته اند.
کودکی اش به حسرت داشتن شادی گذشت که در چشمان دانش آموزان بی درد مدارس شمال شهری که مادرش سرایدارشان بود می درخشید. آنقدر درگیر اندیشیدن به نداشته هایش بود که سهم خود را در ساختن زندگی و عوض کردن مسیر سرنوشتش از یاد برد. خود را موجود طلبکاری از جامعه می دید که احساس می کرد در جواب تلخی هایی که زندگی به او تحمیل کرده حق دارد هر رفتاری داشته باشد و از هر طریقی به خواسته هایش برسد.
با رسیدن به سنین نوجوانی...
کودکی اش به حسرت داشتن شادی گذشت که در چشمان دانش آموزان بی درد مدارس شمال شهری که مادرش سرایدارشان بود می درخشید. آنقدر درگیر اندیشیدن به نداشته هایش بود که سهم خود را در ساختن زندگی و عوض کردن مسیر سرنوشتش از یاد برد. خود را موجود طلبکاری از جامعه می دید که احساس می کرد در جواب تلخی هایی که زندگی به او تحمیل کرده حق دارد هر رفتاری داشته باشد و از هر طریقی به خواسته هایش برسد.
با رسیدن به سنین نوجوانی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.