من خودم!
دفترخاطراتمو آتیش میزنم!چون ببینن بدبخت میشم!
چیزایی که زیر تخت قایم کردم و برمیدارم!
از آبجیم حلالیت می تلبم!چون اکثرن وسایلش رو خراب میکنم!
رو دیوارای اتاقم گواش میریزم!
و درآخر اشهدم رو میخونم
گوشیم رو کلا از زمین محو میکنم
از مامان و بابام حلال بودی میگیرم
داداشم می بوسم
دفتر خاطراتمو اتیش میزنم
از رفیقام حلال بودی میگیرم و توبه میکنم
در اخر هم یه نامه بلند بالا مینویسم واسه عشقم
اول به مامانم کار های مخفی ام رو میگم!
از خانوادم و دوستام حلالیت می خوام.
به بیمارستان میرم و با یه روان پزشک حرف میزنم!
به فیلم نگاه می کنم . بعد اشهدمو می خونم.