- نویسنده موضوع
- #1
آمدی و بوی قفس می دهی
زخم تنت را به که پس می دهی؟
آمده ای حنجره ات مال ما
زخم تنت نوبر آمال ما
آمدنت آمدنی بوده است
رنگ نگاهت چمنی بوده است
راست بگو با که، کجا بوده ای؟
گرم ملاقات خدا بوده ای؟
آمدی و حرف قفس می زنی؟
تند زدی بال و نفس می زنی
خاطره کنج قفس تازه کن
صبر کن، آهسته، نفس تازه کن
خاک پر از عطر بهاری شده
چشم و دلم آینه کاری شده
سردی من، در قدمت گرم باد
من سرو پا گوش، دمت گرم باد!
سراپا اگر زرد وپژمرده ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم
چو گلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود، ما دیده ایم
اگر خون دل بود، ما خورده ایم
اگر دل، دلیل است، آورده ایم
اگر داغ،...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.