«یلدا» یعنی یک دوستت دارم طولانی از لب‌هایی که یک سال سکوت کرده بودند.

شعرکده عطرفقر

  • نویسنده موضوع SAN.SNI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 15
  • بازدیدها 391
  • کاربران تگ شده هیچ

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #1
شعر درباره فقر گاهی در حیطه شعر اجتماعی می‌گنجد؛ فقر و نداری نشان از بی‌اعتنایی ثروتمندان به ضعیفان جامعه است. در ادبیات عرفانی فقر مفهوم مثبت دارد و مایه افتخار است. فقر در اشعار عرفانی به معنای فناء فی الله است و اصطلاحاتی مانند «مقام فقر» و «وادی فقر» نشان از مراحل سیر و سلوک دارد. در اشعار عاشقانه، شاعر از فقر شرمسار است، چرا که کالای قابل عرضه برای تقدیم به محبوب خویش ندارد.

:rose: :rose: :rose: :rose: :rose: :rose: :rose:
از فقر نشان نگر که در عود آمد
بر تن هنرش سیاهی دود آمد

بگداختنش نگر چه مقصود آمد

بودش همه از برای نابود...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #2
فقر نبود باد را از خاک خفتان دوختن
فقر چه‌بود؟ بود را از بود عریان داشتن

از برای زاد راه اندر چراگاه صفا

پیش جانان جان بی‌جان خوان بی‌نان داشتن...
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #3
بعد ازین وادی فقرست و فنا
کی بود اینجا سخن گفتن روا

عین وادی فراموشی بود

لنگی و کری و بیهوشی بود...
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #4
راه فقرست ای برادر فاقه در وی رفتنست
وندرین ره نفس کش کافر ز بهر کشتنست...

سوزنی را پای بند راه عیسی ساختند
حب دنیا پای بندست ار همه یک سوزنست

هیچ دانی از چه باشد قیمت آزاده مرد
بر سر خوان خسیسان دست کوته کردنست

بر سر کوی قناعت حجره‌ای باید گرفت
نیم نانی می‌رسد تا نیم جانی در تنست

گر ز گلشن‌ها براند ما به گلخن‌ها رویم
یار با ما دوست باشد گلخن ما گلشنست

ای سنایی فاقه و فقر و فقیری پیشه کن

فاقه و فقر و فقیری عاشقان را مسکنست
 
امضا : SAN.SNI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] hadi

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #5
امتحان کن فقر را روزی دو تو
تا به فقر اندر غنا بینی دوتو

صبر کن با فقر و بگذار این ملال
زانک در فقرست عز ذوالجلال

سرکه مفروش و هزاران جان ببین
از قناعت غرق بحر انگبین

صد هزاران جان تلخی‌کش نگر
همچو گل آغشته اندر گلشکر

ای دریغا مر ترا گنجا بدی

تا ز جانم شرح دل پیدا شدی...
 
امضا : SAN.SNI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] hadi

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #6
ای بینوا که فقر تو تنها گناه تست
در گوشه‌ای بمیر که این راه راه تست

این گونه گداخته جز داغ ننگ نیست
وین رخت پاره دشمن حال تباه تست

در کوچه‌های یخ زده بیمار و دربدر
جان می‌دهی و مرگ تو تنها پناه تست

باور مکن که در دلشان می‌کند اثر
این قصه‌های تلخ که در اشک و آه تست

اینجا لباس فاخر و پول کلان بیار
تا بنگری که چشم همه عذرخواه تست

در حیرتم که از چه نگیرد درین بنا

این شعله‌های خشم که در هر نگاه تست
 
امضا : SAN.SNI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] hadi

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #7
دیدم تو را کنار خیابان که خسته‌ای
در انتظار دست ترحم نشسته‌ای

دیدم به زیر چادر خود آب می‌شوی
وقتی اسیر خسته مرداب می‌شوی

مرداب فقرِ حاشیه از مرگ بدتر است
این یک تراژدیست غم از جنس دیگر است

شیطان بریده نان شبت را نشسته است
گویا به روی غمت چشم بسته است

مدیون دست خالی سردت نمی‌شوم
مجذوب چشم خیره عادت نمی‌شوم

مغرور از کنار تو هی رد نمی‌شوم
مانند گرگ گله منم بد نمی‌شوم

احساس می‌کنم که وجودم شکسته است
در چارچوب قاب دلم غم نشسته است...

"سیدمهدی نژادهاشمی"
 
امضا : SAN.SNI
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] hadi

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #8
من تو را می‌بینم
استخوانی و پوست
به گدایی رفته‌ای
بر در دشمن و دوست

من تو را می‌بینم
تشنه لب در باران
آنکه نان می‌دهدت
نان تو در کف اوست

خاک تو سفره تو
سفره تو از کیست
سفره دنیا پر
سفره تو خالیست

همه جا منتظرند
همه کس می‌پرسد
ناجی شرق کجاست
آنکه جنس خود ماست

ناجی شرق تویی
ناجی شرق منم
من که با دیدن تو
همه جا می‌شکنم...

"اردلان سرفراز"
 
امضا : SAN.SNI
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] hadi

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #9
زنی با فقر می‌سازد
زنی با اشک می‌خوابد
زنی با حسرت و حیرت
گناهش را نمی‌داند...

زنی شرمنده از کودک
کنار سفره خالی
که ای طفلم بخواب امشب
بخواب آری

و من تکرار خواهم کرد
سرود لایی لالایی


"فریبا شش بلوکی"
 
امضا : SAN.SNI
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] hadi

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #10
زیر خط فقر تو نان و پنیری خورده‌ای؟
کودکت را دست خالی سوی دکتر برده‌ای؟

زیر خط فقر در سرما شبی خوابیده‌ای؟
دست پینه بسته یک کارگر را دیده‌ای؟

زیر خط فقر از درماندگی خندیده‌ای؟
با شکست عزت نفست، مدام جنگیده‌ای؟

زیر خط فقر در سطل زباله گشته‌ای؟
با خجالت و نداری سوی خانه رفته‌ای؟

زیر خط فقر رخت کهنه‌ای پوشیده‌ای؟
جای خوابی بهتر از زاغه تو پیدا کرده‌ای؟

زیر خط فقر با فقر تفکر ساختی؟
زیر دست قلدرانت زندگی را باختی؟

چشم امید ز یاری خلایق بسته‌ای؟
حس نمودی از تضاد طبقاتی خسته‌ای؟

زیر خط فقر از پل خودکشی تو کرده‌ای؟
زیر دست کارفرما حس نمودی بَرده‌ای؟...

چه خبر داری تو از احوال بچه‌های کار
کودکی که جای تحصیل می‌برد هر سوی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : SAN.SNI
عقب
بالا