«یلدا» یعنی یک دوستت دارم طولانی از لب‌هایی که یک سال سکوت کرده بودند.

شعرکده روزگار جوانی

  • نویسنده موضوع SAN.SNI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 4
  • بازدیدها 216
  • برچسب‌ها
    color
  • کاربران تگ شده هیچ

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #1
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را

کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم
به دنبال جوانی کوره راه زندگانی را

به یاد یار دیرین کاروان گم کرده را مانم
که شب در خواب بیند همرهان کاروانی را

بهاری بود و ما را هم شبابی و شکر خوابی
چه غفلت داشتیم ای گل شبیخون جوانی را

چه بیداری تلخی بود از خواب خوش مستی
که در کامم به زهرآلود شهد شادمانی را

سخن با من نمی‌گوئی الا ای همزبان دل
خدایا با که گویم شکوه بی‌همزبانی را

نسیم زلف جانان کو که چون برگ خزان دیده
به پای سرو خود دارم هوای جانفشانی را

به چشم آسمانی گردشی داری بلای جان
خدا را بر مگردان این بلای آسمانی را

نمیری شهریار از شعر شیرین روان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #2
مبند دل به حیاتی که جاودانی نیست
که زندگانی ده روزه زندگانی نیست

به چشم هر که سیه شد جهان ز رنج خمار
ش*ر..اب تلخ کم از آب زندگانی نیست

ز شرم موی سفیدست هوشیاری من
وگرنه نشئه مستی کم از جوانی نیست

جدا بود شکر و شیر، همچو روغن و آب
درین زمانه که آثار مهربانی نیست

ز صبح صادق پیری چه فیض خواهم برد؟
مرا که بهره به جز غفلت از جوانی نیست

برون میار سر از زیر بال خود صائب
که تنگنای فلک جای پرفشانی نیست


"صائب تبریزی"
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #3
خوشا عاشقی خاصه وقت جوانی
خوشا با پریچهرگان زندگانی

به وقت جوانی بکن عیش؛ زیرا
که هنگام پیری بُوَد ناتوانی

جوانی و از عشق پرهیز کردن
چه باشد ندانی، به جز جان گرانی

جوانی که پیوسته عاشق نباشد
دریغ است ازو روزگار جوانی


"فرخی سیستانی"
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #4
جوانی چنین گفت روزی به پیری
که چون است با پیری ات زندگانی

بگفت اندر این نامه حرفی است مبهم
که معنیش جز وقت پیری ندانی

تو بِهْ کز توانایی خویش گویی
چه می‌پرسی از دوره ناتوانی؟

جوانی نکو دار کاین مرغ زیبا
نمانَد در این خانه استخوانی

متاعی که من رایگان دادم از کف
تو گر می‌توانی، مَدِه رایگانی

چو سرمایه‌ام سوخت، از کار ماندم
که بازی است بی مایه بازارگانی

از آن بُرد گنج مرا، دزد گیتی
که در خواب بودم گهِ پاسبانی


"پروین اعتصامی"
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #5
افسوس که نامه جوانی طی شد
و آن تازه بهار زندگانی دی شد

آن مرغ طرب که نام او بود شباب
افسوس ندانم که کی آمد کی شد


"خیام"
 
امضا : SAN.SNI
عقب
بالا