- ارسالیها
- 1,293
- پسندها
- 16,981
- امتیازها
- 38,073
- مدالها
- 18
- سن
- 22
- نویسنده موضوع
- #1
به نام خدا
شهید ابراهیم هادی در گوش جواد،که چیزی از این مراسم نمیدانست، حرفی زد! جواد با تعجب و بلند پرسید: جدی میگی؟! ابراهیم هم آرام گفت: یواش،هیچی نگو!
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، بازخوانی و بررسی ابعاد مختلف دوران دفاع مقدس علاوه بر آشنایی با معارف شهدا و رزمندگان در هشت سال جنگ تحمیلی، باعث میشود قطرهای از دریای بیکران اخلاق و منش این بزرگوران بیاموزیم. بنابراین به سراغ کتب خاطرات شهدا و رزمندگان رفتهایم تا با انتشار این مطالب، نام و یاد این عزیزان را زنده نگه داشته و معارف آنها را برای آیندگان باقی نگه داریم.
برای مراسم ختم شهید شهبازی راهی یکی از شهرهای مرزی شدیم. طبق روال و سنت مردم آنجا، مراسم ختم از صبح تا ظهر برگزار میشد. ظهر هم...
شهید ابراهیم هادی در گوش جواد،که چیزی از این مراسم نمیدانست، حرفی زد! جواد با تعجب و بلند پرسید: جدی میگی؟! ابراهیم هم آرام گفت: یواش،هیچی نگو!
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، بازخوانی و بررسی ابعاد مختلف دوران دفاع مقدس علاوه بر آشنایی با معارف شهدا و رزمندگان در هشت سال جنگ تحمیلی، باعث میشود قطرهای از دریای بیکران اخلاق و منش این بزرگوران بیاموزیم. بنابراین به سراغ کتب خاطرات شهدا و رزمندگان رفتهایم تا با انتشار این مطالب، نام و یاد این عزیزان را زنده نگه داشته و معارف آنها را برای آیندگان باقی نگه داریم.
برای مراسم ختم شهید شهبازی راهی یکی از شهرهای مرزی شدیم. طبق روال و سنت مردم آنجا، مراسم ختم از صبح تا ظهر برگزار میشد. ظهر هم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.