– بزرگترها جهان را عادی می شمارند. خود را راحت به خواب خرگوشی زده اند و زندگی روزمره ی خود را ادامه می دهند.
تو آنقدر به جهان عادت کرده ای که دیگر هیچ چیز برایت عجیب نیست.
– این چرندها چیست می گویی؟
+ دارم می گویم همه چیز برای تو عادی شده است. این را می گویند جهل مرکب!
-سوفی! حق نداری این طور با من حرف بزنی.
+ بسیار خوب، طور دیگری می گویم. تو در ته موهای خرگوش سفیدی که از کلاه شعبده ی جهان بیرون آمده راحت لمیده ای. چند دقیقه ی دیگر سیب زمینی ها را می پزی. سپس روزنامه را می خوانی، نیم ساعتی چرت می زنی، سپس برنامه ی اخبار تلویزیون را تماشا می کنی!
کتاب دنیای سوفی
نوشتهی یوسیتن گردر