مباحث متفرقه یادداشت‌های یک رمان اینترنتی خوان

  • نویسنده موضوع فاطمه شکیبا
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 3
  • بازدیدها 356
  • کاربران تگ شده هیچ

فاطمه شکیبا

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/9/18
ارسالی‌ها
2,022
پسندها
12,343
امتیازها
38,673
مدال‌ها
21
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
بسم الله

یادداشت‌های یک رمان اینترنتی خوان

#رمان_اینترنتی
1⃣ #قسمت_اول

✍️ من رمان‌خوانم. لذتی از ساعات روزم را اگر بخواهم شمارش کنم، خواندن صفحاتی است که لحظه‌های خالی و پر زندگی‌ام را به خودش مشغول می‌کند.


✍️ این حال خوشم را یکی دو هفته نیست که پیدا کرده‌ام، چند سال است که چشم و دلم را به ذهن نویسنده‌هایی که توان آن را دارند تا لحظات رؤیایی مرا رنگی کنند، باز کرده‌ام.


✍️یادم است اولین بار که بچه‌ها، دورهم از لذت شب بیداری و خواندن رمان می‌گفتند، گنگ و پراشتیاق نگاهشان می‌کردم.


✍️ اسم شخصیت‌ها، حرف‌ها، حس‌ها، حالات و رفتارهایشان را که تعریف می‌کردند، گاهی از کیفی که می‌بردند جیغ می‌زدند و صورت‌هایشان پر از لبخند می‌شد.


❌✍️کار سختی نبود که...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : فاطمه شکیبا

فاطمه شکیبا

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/9/18
ارسالی‌ها
2,022
پسندها
12,343
امتیازها
38,673
مدال‌ها
21
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #2
یادداشت‌های یک رمان اینترنتی خوان

#رمان_اینترنتی
2⃣ #قسمت_دوم

✍️ با «#قرار_نبود» همراه ترسا می‌شدم و قربان صدقه‌ی قد و بالای آرتان می‌رفتم.

✍️با دو برادر «#اسطوره» هم‌قدم می شدم و لب جدول همراه دانیار راه می‌رفتم و برای معده درد برادرش دلگیر بودم.


✍️با «دروغ شیرین» دنبال کسی می‌گشتم که دروغی بگوید و پشتش شیرینی یک‌عمر را برایم به ارمغان بیاورد.(!)


✍️با «پانتی بنتی» کینه‌هایم را با صاحب کینه در میان می‌گذاشتم و آخرش هم با خودش آرام می‌گرفتم.


✍️ با «طواف عشق» در تمام زیارت‌های اجباریم امید داشتم که کسی باشد و من را بعد از زیارت هم بخواهد.

✍️ با «بانوی قصه‌ها» حاضر بودم مثل زنی باشم که خودش را برای کودک‌های بی مادر به آب‌وآتش بزند، اما سر آخر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : فاطمه شکیبا

فاطمه شکیبا

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/9/18
ارسالی‌ها
2,022
پسندها
12,343
امتیازها
38,673
مدال‌ها
21
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
یادداشت‌های یک رمان اینترنتی خوان

#رمان_اینترنتی
2️⃣ #قسمت_سوم

✍اعتیاد می‌دانید چیست؟ یک عادت که خیلی بد است، ضرر دارد، بدبختت می‌کند، روز و عمرت را می‌سوزاند.

✍ من اما حس می‌کردم این از آن دسته‌هایی است که دارد روزم را رنگین‌کمان می‌کند و شب‌هایم را پرستاره.

✍ باور کنید همین هم هست که از 92 درصد دختران ایران‌‌زمین بپرسید، همین را می‌گویند که...

✍به‌ غیراز دوستانم، هدی و نرگس و مهدیه...
خودشان مثل من رمان‌خوان بودند و حال، چند روزی است که برای خواندن درس‌ها برنامه ریخته‌اند و من را در منگنه‌ی درس‌درمانی گذاشته‌اند.

✍نرگس می‌گفت: هر ماشین شاسی‌بلندی که از کنارم می‌گذره، حس می‌کنم آرتان یا آرشام یا دانیار یا علیرضا و امیر و دانیال الآن پشت فرمان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : فاطمه شکیبا

Enas

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
15/2/22
ارسالی‌ها
1
پسندها
0
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #4
یادداشت‌های یک رمان اینترنتی خوان

#رمان_اینترنتی
2️⃣ #قسمت_سوم

✍اعتیاد می‌دانید چیست؟ یک عادت که خیلی بد است، ضرر دارد، بدبختت می‌کند، روز و عمرت را می‌سوزاند.

✍ من اما حس می‌کردم این از آن دسته‌هایی است که دارد روزم را رنگین‌کمان می‌کند و شب‌هایم را پرستاره.

✍ باور کنید همین هم هست که از 92 درصد دختران ایران‌‌زمین بپرسید، همین را می‌گویند که...

✍به‌ غیراز دوستانم، هدی و نرگس و مهدیه...
خودشان مثل من رمان‌خوان بودند و حال، چند روزی است که برای خواندن درس‌ها برنامه ریخته‌اند و من را در منگنه‌ی درس‌درمانی گذاشته‌اند.

✍نرگس می‌گفت: هر ماشین شاسی‌بلندی که از کنارم می‌گذره، حس می‌کنم آرتان یا آرشام...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
عقب
بالا