آموزشی اصولی بنویس

[میم.ژوپیتر]

کمی تجربه، کمی درمیون گذاشتن تجربه تنها دلیل ایجاد تاپیک اصولی بنویس هست.​

پ.ن1: نویسنده ی اموزش ها من نیستم اما دخل و تصرفی توش داشتم برای بهتر شدنش.
پ.ن2: نویسنده ی اصلی اجازه ی رسمی داده تا اموزشش نشر داده بشه.
پ.ن3: متشکریم از نویسنده ی اصلی فاطمه دشتی.


هوالحق
سلام علیکم به هر کی نویسنده پر شوق و ذوقه!...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[میم.ژوپیتر]

مبحث اول:
اســــــــــــــــــــــــــــــــم رمان!

از عجایب روزگار اینه که، یه کلمه می تونه صدها ترکیب برای اسم رمان ایجاد کنه!
بعضیاشونم ماشاءالله اینقدر تکرار می شن آلرژی زا می شن!
ولی بازم ملت از انتخابشون دست بر نمی دارن!o_O
مثلاً، من یه ایده ای به سرم زد، دنبال یه اسم خوب می گشتم. از دو تا از دوستام مشورت خواستم، فلانی اومده با اعتماد به نفس تمام می گـه:
-ناجی سرنوشت!
حالا توصیف حالت من:
چشما درشت، آب دهان خشک شده، و میل شدید به جویدن پایه صندلی و کوبیدن سرم به دیوار...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[میم.ژوپیتر]

مبحث اول:
اســــــــــــــم رمان! (بخش دوم)

در آثار فانتزی:
شما رو به خدا دست از سر عنصر و ملکه و تاریکی و جادو بردارید! اینا رو بذارید کنار. دیگه خیلی تکراری شدن! یادمه رمان ظلمات دل اسمش «این مرد تاریک است» بود. بعد ها اسمش عوض شد. بابا منم می دونم تاریکی باحاله. ولی خلاقیت باحال تره!
مثلا جدال درندگان و سلطنت اغوا گران...من خیلی دلم می خواد اینا رو بخونم ولی صد افسوس که زمانی نیست! در حالی که رمان های فانتزی دیگه ای هم هستن، اما اسمشون این کشش رو در من ایجاد نمی کنه. شما دستتون برای کار های فانتزی خیلی بازه. کافیه بنویسید صندلی پرنده! می شه یه اسم فانتزی!...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[میم.ژوپیتر]

مبحث دوم:

خلاصــــــــــــــــــــه!



مورد داشتیم، یارو اومده توی خلاصه کلی از محاسن دختره تعریف کرده، اون وسط اشاره ای هم زده به این که موهای پرپشت و افشون و دلرباش به خاطر مصرف شامپوی ایکس در حال ریزشه و داخل پرانتز پیشنهاد داده که از شامپوی ایگرگ استفاده کنیم!

یا یه نفر اومده از کیپریک های بلند (مژه) خودش در آینه حرف زده و این که چقدر چشماش رو خمــــــــــــــــــــــــــار کرده!(هـی لامصب من خمـار که می شنوم یاد «من خمــــــــــار نیـــژتَم» میفتم!) خلاصه داشتم می گفتم. این بانو از کمر باریک و از شهلا گوزلَری (چشمان شهلا) صحبت کرده و بعد وارد قضیه مقدس «سنگ و شیشه» [COLOR=rgb(147...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[میم.ژوپیتر]

مبحث دوم:
خلاصـــــــــــــــــــــه! (بخش دوم)

خب،
پست قبلی گفتیم چه چیز هایی رو نباید بنویسیم.
حالا سؤال اینجاست که اگه اینا رو نباید بنویسیم پس چی بنویسیم؟

جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.